ترمینولوژی
حرف د
دعوی ترکه
(دادرسی مدنی) بر دعاوی ذیل اطلاق میشود: الف - دعوی برمیت (رک. دعوی بر میت) ب- دعوی بر متعهد میت (رک. دعوی بر متعهد میت) ج- دعوی بطلان تقسیم ترکه (رک. دعوی بطلان تقسیم) د- دعوی یک بستانکار میت بربستانکار دیگر میت که زائد بر استحقاق دریافت کرده است (ماده 272- 273 قانون امور حسبی) ه - دعوی وارث بر متعهد متوفی ولو اینکه چیزی از این دعوی عائد وارث نشود و فقط دین متوفی پرداخت شود (ماده 234 قانون امورحسبی).
دعوی تصحیح شناسنامه
(دادرسی مدنی) هرگاه در تنظیم اسناد سجلی اشتباهی شده باشد و اشتباه ناشی از اظهار اظهار کننده باشد رفع چنین اشتباهی با دادگاه است (ماده 44 قانون ثبت احوال 1319 و ماده 105 و 107 نظامنامه 1319) و دعوی تصحیح این گونه اشتباه را اگردر شناسنامه رخ داده باشد دعوی تصحیح شناسنامه نامند. اگر را تنظیم کننده سند سجلی بکند رفع آن با اداره آمار است. طرف دعوی بالا اداره ثبت احوال است.
دعوی تصرف عدوانی
(دادرسی مدنی) عناصر دعوی تصرف عدوانی عبارت است از: الف - موضوع دعوی مال غیر منقول باشد خواه دعوی در دادسرا مطرح شود (فقره دوم ماده یک قانون تصرف عدوانی وماده دوم همان قاون) خواه در دادگاه (ماده 323 دادرسی مدنی) ب- متصرف سابق مال غیرمنقول که مال بدون رضایت وی از تصرفش خارج شده طرح دعوی نماید (ماده 323 دادرسی مدنی و مواد اول و دوم قانون تصرف عدوانی) لازم نیست شاکی مالک باشد مستاجر- مباشر- خادم - دهقان – کارگر و هرکس که به نمایندگی یا بامانت مال غیر را متصرف است میتواند این دعوی را طرح کند (ماده ششم قانون تصرف عدوانی) و حتی این دعوی از جانب مستاجر علیه مؤجر و از یک مستاجرعلیه مستاجر دیگر شنیده میشود. ج - مدعی اعاده تصرف سابق خود را بخواهد هرچند که درمقام استدلال استناد به مالکیت خود هم کرده باشد.ولی اگر خواسته دعوی مرکب از اعاده تصرف و صدور حکم به مالکیت باشد این دعوی دعوی مالکیت است (قسمت پنجم وششم از توضیحات ذیل بند نهم نظامنامه قانون تصرف عدوانی) اگر مدعی تصرف عدوانی که اعاده تصرف را خواسته تقاضای جبران خسارتل وارده را هم بنماید ماهیت دعوی تصرف عدوانی تغییر نمی کند و بتقاضای مزبور ضمن دعوی مذکور رسیدگی میشود. هرگاه خوانده تصرف خود را مستند به حق مالکیت خود کند این استناد، ماهیت دعوی تصرف عدوانی را تغییر نمیدهد. د- نسبت بمورد تعهد (مانند عین مستأجره و مرهونه) نمیتوان دعوی تصرف عدوانی مطرح نمود.
دعوی تعمیر
(دادرسی مدنی) نوعی از دعاوی اجاره است که خواسته آن الزام مؤجر بتعمیر عین مستاجره است (ماده 486 قانون مدنی و ماده 22 قانون مالک و مستاجر سال 1339) ویا الزام مستاجر بعدم جلوگیری از اقدام مؤجر به تعمیرعین مستاجر می باشد (ماده 485 قانون مدنی) 2347- دعوی تغییر مال الاجاره (دادرسی مدنی) دعوائی است که خواسته آن افزودن اجاره بها است اگر مؤجر طرح کند و کاستن اجاره بها است اگر مستاجر طرح کند (ماده سوم قانون مالک ومستاجر 1339)
دعوی تقابل
بمعنی دعوی متقابل است (رک. دعوی متقابل)
دعوی تقسیم
(دادرسی مدنی) دعوائی که خواسته آن تقسیم مال مشاع باشد (ماده 300 قانون امور حسبی و ماده 589 قانون مدنی)
دعوی تمکین
(دادرسی مدنی) دعوائی که زوج علیه زوجه بخواسته تمکین او بوظائف زناشوئی (بمعنی اخص کلمه) مطرح می کند (ماده 1108 قانون مدنی و ماده 143 آئین دادرسی مدنی) از دعاویی است که تشریفات معمولی رسیدگی توانائی واقعی حل آنرا ندارند.
دعوی تنظیم اجاره نامه
(دادرسی مدنی) دعوائی است که خواسته آن الزام مؤجراست به تنظیم اجاره نامه ملک معین در موردی که اساسأ اجاره نامه ای وجود ندارد ویا دارد لکن مدت اجاره منقضی شده است (ماده پنج قانون مالک و مستاجر سال 1339)
دعوی تنظیم سند
(دادرسی مدنی) دعوائی است که خواسته آن الزام متعید به تنظیم سند است برتنظیم سند مورد تعهد.
دعوی تنقیذ وصیت نامه
(دادرسی مدنی) دعوائی است که مدعی از دادگاه میخواهد تا باصالت وصیت نامه فاقد مشخصات مقرر در قانون امورحسبی رسیدگی کند ولی چون ماده 291 قانون مذکور وماده 7 -11 نظامنامه ماده 299 قانون مزبور چنین وصیت نامه ای را فاقد اثر قانونی تلقی کرده دادگاهها باید با حراز نفس وصیت مندرج در وصیت نامه مذکور قناعت کنند مگر اینکه دعوی بعنوان احراز اصالت چنان وصیت نامه ای بطرفیت کسیکه منکر اصالت (انتساب آن بموصی) آن است در دادگاه طرح شود در این صورت کلمه تنفیذ بیمورد است.
دعوی توقف
بمعنی دعوی ورشکستگی است( رک. دعوی ورشکستگی)
دعوی تولیت
(دادرسی مدنی) دعوائی است که خواسته آن اعلام شولی بودن مدعی نسبت به موقوفه معینی است (ماده 16 آئین دادرسی مدنی).
دعوی تهمت
(فقه) دعوائی است که مدعی درادعاء خود جازم وقاطع نباشد مثل اینکه مودع بر امین دعوی کند که او امانت را بتعدی از بین برده است بدون اینکه در این اسناد، جازم باشد.
دعوی ثانی
(فقه) هر دعوی که در اثناء دعوی اولی حادث شود (رک. دعوی اولی). در اصطلاحات کنونی آنرا دعوی فرعی می نامند.
دعوی جدید
(دادرسی مدنی) هر ادعاء از طرف مدعی یا مدعی علیه که در مرحله پژوهشی شده و در مرحله بدوی نشده باشد آنرا دعوی جدید نامند (ماده 508 دادرسی مدنی)
دعوی جزائی
(دادرسی کیفری) یا دعوی کیفری دعوئی است که موضوع آن رسیدگی به جرمی از جرائم بوده باشد دعاوی مربوط به تخلفات انضباطی خارج از این معنی است. (رک. دعوی حقوقی - دعوی مدنی)
دعوی جعل
(دادرسی مدنی) دعوائی است که خواسته آن اعلام مجعول بودن سند رسمی یا سند عادی باشد (ماده 379 دادرسی مدنی) (رک. جعل)
دعوی جلب ثالث
رک. جلب ثالث
دعوی چک
(دادرسی مدنی) دعوائی است که خواسته آن وجه چک و مستند اصلی آن چک باشد.
دعوی حصر وراثت
بمعنی دعوی انحصار وراثت است (رک. دعوی انحصار وراثت)