.png)
ترمینولوژی
.png)
حرف ک
کابین
اسم فارسی مهریه و صداق است. (رک. مهر)
کابینه
الف- در رژیم پارلمانی به مجموعه وزراء و معاونین آنان گفته میشود که در مقابل مجلسین مسئولیت سیاسی مشترک دارند. رئیس کابینه را نخست وزیر و صدراعظم و رئیس الوزراء و رئیس دولت گویند. ب- مرادف دفتر است( رک. دفتر).
الف- در رژیم پارلمانی به مجموعه وزراء و معاونین آنان گفته میشود که در مقابل مجلسین مسئولیت سیاسی مشترک دارند. رئیس کابینه را نخست وزیر و صدراعظم و رئیس الوزراء و رئیس دولت گویند. ب- مرادف دفتر است( رک. دفتر).
( بین الملل عمومی) الف- معاهده ای که بموجب آن بیگانگان در کشوری حق اقامت بدست آورده و از برخی حقوق و مزایا بطور اختصاصی استفاده کنند. ب- حق قضاء بیگانگان درکشور بیگانه. این نوع از قضاء در شریعت پیش بینی و تجویز شده ولی درآن موقع بعلت قدرت حکومت اسلامی احتمال توجه مخاطره از این باب نمیرفت. کاپیتولاسیون از مدتها پیش درکشور ملغی است.
کاداستر
الف- مجموعه دفاتر و اسنادی که دلالت برمساحت اراضی مزروعی وغیر مزروعی و ابنیه و املاک و نقشه و حدود تفصیلی آنها درمناطق مختلف کشورمیکند وغرض از آن تعیین مالیاتهای ارضی بحسب ارزش املاک و منافع آنها است. ب- نفس اقدام راجع بکارهای مربوط بامور فوق را گویند.
کار
الف- فعالیت انسان بمنظور تولید یا تغییر شکل یا انتقال اشیاء. ب- حاصل فعالیت مذکور را هم کار نامیده اند. ج- قسمت اجرائی یک بنگاه ویا یک شغل را درمقابل قسمت اداره و مدیریت آن، کار نامیده اند. د- مجموعه کارگران بعنوان یک عامل تولید را گویند. درمقابل سرمایه استعمال شده است.
کار اجباری
خدماتی که با تهدید به مجازات و بی آنکه ذینفع بمیل و رضای خاطر برای انجام آن داوطلب باشد بوی تحمیل گردد بحسب پاره ای از قوانین امورذیل استثناء شده است: الف- خدمت نظامی که برابر قانون نظام وظیفه عمومی بشخص محول شده باشد. ب- کاری که جزء تعهد مدنی و عادی سکنه کشور مستقل یا خود مختار باشد. ج- کاری که نتیجه محکومیت بوده و دادگاه صالح تحمیل به محکوم کند بشرط اینکه تحت مراقبت مقامات عمومی کشور صورت گیرد و بثالث و اشخاص خصوصی واگذار نشود. د ـ کاری که باقتضاء فرس ماژرتحمیل شود از قبیل اینکه در مواقع جنگ یا بروز ( یا احتمال بروز) آفات وتصادفات ناگوار مانند آتش سوزی و سیل و قحط و زلزله وشیوع امراض ساری بین مردم یا حیوانات وهجوم حیوانات وحشرات موذی و انگلهای نباتی مضر وبطور ضابطه : هرگاه شرایط عادی زندگی تمام یا قسمتی ازسکنه یک کشورمنقلب شده ودرمعرض مخاطره قرار گیرد. ه - کارهای جزئی و عمومی روستائی که بنفع مستقیم یک گروه وازطرف خود افراد آن گروه باید صورت گیرد و بتوان آن کارها را جزء وظائف عادی آن گروه دانست بشرط اینکه افراد آن گروه یا نمایندگانشان حق داشته باشند درباره لزوم خدمات و کارهای مذکور تصمیم بگیرند. ( قانون الحاق ایران بمقاوله نامه بین المللی شماره 29 راجع به لغو کار اجباری مصوب 28-12-35 ).
کار تولیدی
کاری که مستقیمأ درامر تولید مؤثر است درمقابل کارهائی استعمال میشود که مستقیما در امر تولید دخالتی ندارد ولو آنکه بطور غیر مستقیم در آن تاثیرکند مانند کار پزشک و قاضی.
کار سخت
در فارسی بمعنی عمل شاق (اعمال شاقه) بکار رفته است. غلامی است در خیلم ای نیکبخت که فرمایمش وقت ها کار سخت دگر ره نیازارمش سخت دل چو یاد آیدم سختی کار گل در اصطلاحات اسلامی هم بجای آن ((خدمت شدید )) استعمال شده که بمفهوم کارسخت نزدیک است چنانکه درباره کیفر زنی که مرتد شود در حدیث آمده است: ((لاتقتل و تستخدم خدمة شدیدة...)) یعنی کشته نمیشود لکن بکارسخت گماشته میشود... (نزهة الناظر- یحیی بن سعید حلی- ص 120).
کار غیر تولیدی
رک. کار تولیدی
کار قهری
مرادف کار اجباری است. ( رک. کاراجباری )
کارموظف
(استخدام) کاری است مستمر که درمقابل آن حقوق بنحوی از انحاء (بصورت روز مزد و غیره )داده شود. در مقابل کار افتخاری بکارمی رود (ماده 9 آئین نامه استخدامی کارکنان سازمان بیمه های اجتماعی کارگران مصوب 13-3- 41 ).
(تقسیم) کار
روش تولیدی که عبارت است از تقسیم یک کارکلی به کارهای جزئی که هر کارجزئی را یک یا چند نفر اجراء کنند.
(زبان )کار
(بین الملل عمومی) دراستعمالات ملل متحد زبانی است از زبانهای رسمی که در ترجمه های رسمی و نطق ها وصورت جلسات بکار می رود. زبان چینی - انگلیسی - فرانسه- روسی - اسپانیولی زبان رسمی مجمع عمومی وکمیسیونها وکمیسیونهای فرعی آن می باشند. زبان انگلیسی و فرانسه و اسپانیائی زبان کار هستند.
کارافه
مرادف دسترنج رعیتی است( رک. دسترنج رعیتی - حقوق زارعانه).
کار آگاه
پلیس مخفی است.
کار آموز
کسی که مشغول فرا گرفتن فنی از فنون است. مطابق قانون کار مصوب 26- 12- 37 کسی است که بسن 18 سال تمام نرسیده وبمنظور تکمیل یا فراگرفتن حرفه یا صنعت مخصوصی طبق قرارداد کارآموزی برای مدت معین که زائد بر دو سال نباشد دریک کارگاه ویا کلاسهای مخصوص اشتغال داشته باشد.
کار پرداز
متحدی ملزومات است.
کارپردازی
اداره یا دائره ای که لوازم کار و اثاث اداره یا مؤسسه ای را تهیه کند.اسم قدیمی آن ((ملزومات )) است.
کار دار
( بین الملل عمومی )این اصطلاح علاوه بر این صورت بصورت(کاردار سفارت) و بصورت( شارژد دافر- شارژه دافر) در زبان فارسی مدتها است که استعمال میشود. نماینده ای از نمایندگان سیاسی که در طبقه چهارم در تقسیمات نمایندگان سیاسی (رک. نمایندگان سیاسی )قرارگرفته است (یعنی بعد از وزیر مقیم) و ازطرف وزارت امور خارجه دولت متبوع بوزارت امور خارجه دولت محل انجام مأموریت معرفی میشود این قسمت ازمختصات کار دارسفارت است.
کاردار سفارت
رک. کاردار