ترمینولوژی
حرف د
دستور وزارتی
(حقوق اداری) دستور وزیر مشعر بر راهنمائی ادارات تابعه و ماموران وزارتخانه درمورد خاص. (رک. ابلاغ وزارتی)
دستینه
امضاء را گویند.
دسیسه
(جزا) بمعنی تقلب Fraude بکار رفته وکم استعمال میشود واصطلاح تقلب بیشتر بکار می رود.( ماده 368 قانون دادرسی وکیفر ارتش)
دوسیه
بمعنی پرونده است (ماده 18 قانون ثبت 1310 وماده دهم قانون اعسار 20- 9-1313) (رک. پرونده)
دعوی
(دادرسی) الف - منازعه در حق معین را گویند. ب- ادعاء مدعی که دعوی بمعنی اخص نامیده میشود. ج- مجموع ادعاء مدعی ودفاع مدعی - علیه که دعوی بمعنی اعم نامیده شده است.
دعدی ابطال سند در وجه حامل
(دادرسی مدنی) دعوائی است که خواسته آن اعلام بطلان، بی اعتباری سند دروجه حامل بعلت گم شدن آن و افتادن سند در دست غیر (یا احتمال افتادن سند دردست غیر) که حق استفاده از آن را ندارد می باشد (ماده 322 ببعد قانون تجارت)
دعوی ابطال سند رسمی
(دادرسی مدنی) دعوائی است که خواسته آن اعلام بی اثر بودن یک یا چند سند رسمی معین است و سبب بی اثر بودن یا بی اثر شدن سند رسمی مختلف است ممکن است بعلت این باشد که سند مطابق مقررات مربوط بآن صادر نشده باشد (ماده 70 قانون ثبت و ماده 1288 قانون مدنی) ازاین قبیل است مورد ابطال سندمالکیت معارض و ابطال شناسنامه در موردی که برای یکنفر چند شناسنامه صادر شده باشد. ممکن است بی اعتباری سند بعلت بطلان معامله ای باشد که سند حاکی از وقوع آن است مانند سند بیع مال مجهول. ممکن است بعلت انتفاء تعهد موضوع سند رسمی، سند ازاعتبار بیافتد مانند پرداخت وجه سند (ماده 1292 قانون مدنی و بند چهارم ماده 13 آئین دادرسی مدنی)
دعوی ابطال سند مالکیت معارض
(ثبت- دادرسی مدنی) دعوائی است که خواسته آن اعلام بی اثر بودن سند مالکیت معارض است (رک. سند مالکیت معارض) (لایحه قانونی اشتباهات ثبتی و اسناد مالکیت معارض مصوب 1333) ابطال سند مالکیت باستناد این لایحه اختصاص به مورد تعارض اسناد مالکیت ندارد بلکه نظر بذیل ماده یک لایحه مزبور درمواردی که صدور سند مالکیت مبنی براشتباهاتی بوده که اصلاح آنها مخل بحقوق دیگران است دادگاه در صورت رسیدگی واحقاق حق حکم بابطال سند مالکت خواهد داد.
دعوی ابطال شرکت
(دادرسی مدنی) دعوائی است که خواسته آن اعلام وجود سبب بطلان شرکت بازرگانی است چه شرکت بازرگانی بر مدار قراردادی می گردد و مانند هر قراردادی میتواند سبب یا اسباب بطلانی داشته باشد (ماده 82 قانون تجارت)
دعوی ابطال شناسنامه
(دادرسی مدنی) دعوائی است که خواسته آن اعلام بی اثر بودن شناسنامه ای است طرف دعوی اداره آمار و ثبت احوال است (ماده 44 قانون ثبت احوال 1319 و ماده 106 نظامنامه 1319)
دعوی ابطال معامله
(دادرسی مدنی) دعوائی است که خواسته آن اعلام بی اثر بودن معامله معینی است و سبب بی اثر بودن معامله مختلف است گاهی برای این است که قصد فرار از دین وجود داشته (ماده 218- 65 قانون مدنی و ماده 424 قانون تجارت) وممکن است برای حفظ مصالح ثالث باشد (ماده 423 قانون تجارت)
دعوی اجرائی
(دادرسی مدنی) هر دعوی که در زمینه اجراء رأی دادگاه ویا اجراء اسناد رسمی لازم الاجراء و یا هر نوع اجراء دیگر (از قبیل اجرای مالیاتی) بموجب قانون قابل طرح در مراجع قضائی باشد دعوی اجرائی نامیده میشود از این قبیل است اعتراض ثالث اجرائی (رک. اعتراض ثالث اجرائی)
دعوی اختصاری
(دادرسی مدنی) دعوائی که رسیدگی بآن بصورت اختصاری است. (رک. دادرسی اختصاری)
دعوی استخدامی
(دادرسی مدنی) دعوائی که بمناسبت وجود رابطه استخدامی بین شاکی ودولت پدید آمده باشد (ماده 64 قانون استخدام کشوری مصوب قوس 1301)
دعوی استینافی
رک. دعوی پژوهشی
دعوی اصلی
بمعنی دعوی اولی است (رک. دعوی اولی - دعوی فرعی)
دعوی اضافی
(دادرسی مدنی) دعوی طاری که ازطرف مدعی اقامه شود دعوی اضافی و دعوی ضمیمه نامیده میشود.
دعوی اعاده اعتبار
(دادرسی مدنی) دعوائی است که بموجب آن تاجر ورشکسته از دادگاه می خواهد که آن مقدار از اهلیت را که از طریق صدور حکم ورشکستگی از دست داده باو برگردانند (ماده 561 ببعد قانون تجارت) این دعوی نه اختصاری است و نه عادی (دانشنامه حقوقی - جلد دوم - دعوی طلب شماره 14)
دعوی اعتراض به ثبت
دعوی معترض به تقاضای ثبت علیه تقاضی ثبت را گویند. (رک. اعترض به ثبت)
دعوی اعتراض ثالث
رک. اعترض ثالث