ترمینولوژی
حرف ر
(قابل) رجوع
(مدنی - فقه) درعقود جائز موت وجنون یکی ازطرفین موجب انحلال عقد است (ماده 954 ق - م) و حال اینکه در هبه پس از فوت واهب یا متهب عقد هبه نه تنها ازبین نمی رود بلکه ازحالت تزلزل خارج شده وکاملا لازم وغیر قابل انحلال میشود (ماده 805 ق - م) بهمین جهت بین ((قابلیت رجوع)) و ((جواز)) فرق نهاده اند. اگر وصیت تملیکی را ایقاع بدانیم باید بگوئیم وصیت تملیکی ازظرف موصی یک ایقاع قابل رجوع است نه یک ایقاع جائز زیرا بموت موصی این ایقاع نه تنها از بین نمی رود بلکه لازم میشود.
رخصت
(فقه) درلغت بمعنی توسع و سهولت است و دراصطلاحات فقهاء عبارت ازاحکامی است که مشروعیت آنها برای عذری از اعذارمی باشد مانند استماع شهادت زنان دراموری که اطلاع مردان برآنها میسر نیست و مانند جواز ازدواج بازن بدرون دقت کافی در امور مربوط بزن.
رد
درلغت بمعنی تخطئه کردن و نپذیرفتن و برگرداندن است. درفقه و قانون مدنی درباب ارث ((رد)) در مقابل ((فرض و قرابت)) است یعنی ازترکه میت هرصاحب فرض حصه خود را می برد وبقیه بصاحبان قرابت می رسد و اگر صاحب قرابتی در آن طبقه مساوی باصاحب فرض در درجه نباشد باقی بصاحب فرض رد میشود (ماده 905 قانون مدنی) کسیکه بموجب رد ارثی باو می رسد (رد بر) در مقابل ((فرض بر)) و ((قرابت بر)) نامیده میشود. در اصطلاحات ذیل هم بکاررفته است:
رد دادرس
(دادرسی) مواردی در قانون معین شده که دادرس در صورت وجود یکی از آن موارد باید از ورود برسیدگی خودداری کند واصحاب دعوی میتوانند عدم صلاحیت دادرس را باو اخطارکنند و این عمل را رد دادرس گویند. در موارد دیگری هم رد مامور دولت (از قبیل رد مامور اجراء) پیش بینی شده است (ماده 208 دادرسی مدنی و 332 آئین دادرسی کیفری)
رد عقد غیر ناقذ
(مدنی – فقه) امضاء نکردن عقد غیرنافذ بعلت اکراه یا فضولی بودن یا سفه عاقد و امثال آنها. در مقابل تنفیذ عقد غیر نافذ استعمال می شود (ماده 250 ق – م)
رد قسم
(مدنی - فقه) در مواردیکه مدعی از خوانده می خواهد که قسم بر بی حقی مدعی یاد کند تا دعوی ساقط شود (استحلاف) خوانده میتواند قسم را به مدعی رد کند (برگرداند) و از او بخواهد که سوگند بر ذیحق بودن خود یاد کند تا دعوی او اثبات شود یعنی دادرس متعاقب سوگند مدعی رأی بر ذیحق بودن او صادرکند (ماده 1328 قانون مدنی)
رد مظالم
( فقه( انجام تعهدی که مصداق مظلمه است (رک. مظالم) معمولا در قرون اخیر عده ای این گونه تعهد را با مظلمه دیگری (که نام آن حیل است) رفع می کنند.
رد وصایت
(مدنی – فقه) وصی در وصیت عهدی حق دارد که در زمان حیات موصی وصایت او را رد کند و اعلام عدم رضایت خود را نسبت بسمتی که موصی برای اومعین کرده است بنماید ولی بعد از مرگ او چنین حقی ندارد هر چند که جاهل به اصل وصایت باشد (ماده 834 قانون مدنی)
رد وصیت
(مدنی – فقه) اعلام قصد موصی له (در وصیت تملیکی ) یا وصی( در وصایت ) مبنی بر نپذیرفتن وصیت. رد در وصیت تملیکی از ایقاعات است و بموجب آن موصی به از مالکیت موصی له خارج شده و بمالکیت قائم مقام قانونی موصی وارد می شود. (این قاعده در تمام تملیک هائی که بصورت ایقاع واقع میشود جاری است یعنی رد آن تملیک، ایقاع دیگری است که ملک را بمالکیت مالک قبلی یا قائم مقام قانونی او برمیگرداند).
رد بر
رک. رد
رزق
(فقه) مالی که از طرف دولت به عمال او داده شود رزق نامیده میشود. بهمین مناسبت، عمال دولت را مسترزقه (یا حقوق بگیران) می گفتند. فرق رزق و اجرت در فقه این است که اجرت در باب اجاره گفته میشود و باید بین خدمت وکار اجیر و اجرت تعادل اقتصادی وجود داشته و عقد اجاره منعقد شده باشد که آنهم برای مدت معینی است و حال اینکه بین کارمند دولت و دولت عقد اجاره وجود ندارد و رزق متناسب با حاجت متعارف کارمند است نه متناسب با مقدار کار او، و زمان معین شرط نیست. در رزق جنبه معاوضه با کارکارمند ملاحظه نمیشود بهمین جهت برای ایام مرخصی و تعطیل هم رزق داده میشود و بهمین جهت در فقه گفته میشود: قاضی حق ندارد اجرت عمل خود را بگیرد ولی میتواند از بیت المال ارتزاق کند و رزق را میتوان قطع نمود وکم وزیاد کرد ولی اجرت در اجاره عمل قابل قطع وتقلیل وتکثیر نیست مگر به تغییر عقد اول. رزق قابل وراثت نیست بعکس اجرت در اجاره. (رک. قرارداد استخدام)
رژیم
(حقوق عمومی) نوع حکومت مانند مشروطه یا جمهوری یا غیره را گویند. این اصطلاح مخفف ((رژیم حکومت)) است.
رژیم اشتراک اموال
(مدنی) هرگاه بموجب حکم قانون اموال زوجین یک دارائی مشترک را تشکیل دهند که تحت اداره شوهر قرارگیرد و در زمان انحلال عقد نکاح، تقسیم شود این وضع را درحقوق فرانسه رژیم اشتراک اموال Regime du cemmunaute گویند.
رژیم تفکیک اموال
(مدنی) هرگاه طبق مقررات قانون بعد از ازدواج اموال هریک از زوجین تحت اختیار و اداره خود او باشد این وضع را رژیم تفکیک اموال Regime separation de biens de نامند.
رژیم حکومت
رک. رژیم
رژیم دمکراتیک
رک. حکومت دمکراتیک
رژیم دمکراسی
رک. دمکراسی
رژیم دیکتاتوری
رک. حکومت دیکتاتوری
رژیم سلطنتی
رک. سلطنت
رژیم مالی زوجین Regime matriminial
(مدنی) ترتیبی است که قانون راجع بوضع اموال زرجین از زمان ازدواج تا زمان انحلال در نظر می گیرد وآن بدوصورت است: 1- رژیم اشتراک اموال 2- رژیم تفکیک اموال (این اصطلاحات دیده شود).