ترمینولوژی
حرف ع
عذر موجه
کلام یا عذری که با دلیل و برهان و پسندیده باشد . دلیلی که مورد تأیید باشد .
عقد تجاری
عقدی که یک عمل تجاری را به وجود آورد .
عقد رهن
عقدی که به موجب آن وام گیرنده مالی را از اعم از منقول و غیر منقول نزد وام دهنده به وثیقه بگذارد و برای وام دهنده یک حق عینی بر آن مال ایجاد می شود .
عقد ضمان
عقدی است که به موجب آن شخص مالی را که بر ذمه دیگری است به عهده می گیرد متعهد را ضامن و طرف دیگر عقد را مضمون له و شخص ثالث را مضمون عنه یا مدیون اصلی گویند .
عمل تجاری
عمل تجاری عملی است که مصداق خارجی مفهوم تجارت باشد و تجارت عبارت است از معاملات به قصد انتفاع به طوری که در تفاهم عرف بر آن صدق تجارت نماید .
عملیات تجاری
عملیاتی است که مقصود از آن در عرف تجارت کسب سود باشد ولو آن که مباشر آن عملیات تاجر نباشد . هرگاه موضوع عمل اصلی یک بنگاه انجام معاملات غیرمنقول باشد آن معاملات بازرگانی محسوب می شود .
عوارض
این کلمه به صیغه جمع به معنی نوعی باج است که فرق عمده آن با مالیات در این است که به عنوان جبران هزینه هایی که یک موسسه عمومی ( اداری یا شهرداری ) می کند ( در مقابل انجام کار یا خدمت ) دریافت می شود و ممکن است مستقیماً یا غیر مستقیم از مصوبات مجلس باشد چنانکه عوارض گمرکی غالباً به طور مستقیم از مصوبات مجلس می باشد .
عوارض بلدی
عوارض شهرداری ، عوارضی که شهرداری از سکنه شهر می گیرد .
عوارض بندری
عوارضی که بابت جبران هزینه های ساختن و آماده کردن و نگهداری تأسیسات بندری از کشتی ها و وسائط نقلیه آبی گرفته می شود .
عوارض دولتی
در مقابل عوارض محلی استعمال می شود و آن عوارضی است که دولت برای مصارف معینی در سراسر کشور وصول می کند .
عوارض عمومی
یا عوارض دولتی عوارضی است که از طرف دولت در سراسر کشور وصول و ضمن عوائد عمومی در بودجه گنجانده می شود مانند عوارض راه و عوارض بهداری و غیره در مقابل عوارض محلی استعمال شده است .
عوارض گمرکی
عواضی که ادارات و شعب گمرک بابت صدور کالا از کشور و ورود کالاها به کشور می گیرند . عوامل مشترک در تعاریف بودجه : 1- در آمد 2- هزینه 3- مدت زمان 4- هدف 5- برنامه کار
عندالمطالبه
صفت اسناد یادیون بدون موعد و اجل است .
عهده ثمن
درک ثمن را گویند .
عهده دار
متعهد و مسئول را گویند .
عهود
جمع عهد و در لغت به معنی توصیه و امر موثق و استوار و سوگند گویند.