contact
shape

ترمینولوژی

shape

حرف ع

عقد اذنی

(فقه )عقدی است که منشاء اصلی آن اذن مالک( یا قائم مقام او) است و هیچگونه تعهد برای عاقد ایجاد نمیکند مانند عاریه ودیعه. درمقابل عقدعهدی استعمال میشود. عقد اذنی را پاره ای از فقهاء حقیقتأ عقد نمیدانند. انتقاد- هر اثرحقوقی که موقوف بتراضی طرفین باشد عقد است بنابراین ودیعه و عاریه هم عقد محسوب میشوند.

عقد اصلی contrat principal

(مدنی )عقدی است که وجود مستقل دارد بخلاف عقد تبعی که عقدی است تابع وجود عقد دیگرکه قبلا واقع شده است مانند عقد رهن و کفالت. بطلان یا انتفاء عقد اصلی مستلزم بطلان یا انتفاء عقد تبعی است. (رک.3713)

عقد اکتساب contrat d,acquisition

(مدنی) عقد ناقل مال مانند بیع واجاره. درمقابل عقودی که هدف آنها تثبیت وضع موجودی است ونقل مالی درآنها صورت نمی گیرد مانندعقد کفالت و ضمان.

عقد امانت

( مدنی )عقدی که بموجب آن شخصی که امین نامیده میشود مال منقول غیر را گرفته وتعهد نگهداری آنرا میکند تا وقتیکه بصاحبش بدهد صاحب مال مذکور رامودع وامانت گذار نامند طرف او را امین و مستودع و ودیعه گیر نامیده اند. بجای عقد امانت غالبا ودیعه بکار میرود.

عقد انضمام

( مدنی )بمعنی عقد تصویبی است. (رک. عقد تصویبی)

عقد باطل

( مدنی- فقه )هرعقد که فاقد یکی ازشرائط صحت معامله باشد باطل است و الاصحیح است. شرائط صحت عقد بیشتر از امورمذکور در ماده 190 ق - م است مثلا جهل بقدرت تسلیم وتسلم درحین عقد بیع موجب بطلان بیع خواهد بود و این امر درماده 190 پیش بینی نشده است.

عقد بسیط Contrat simple

( مدنی) عقدی است که اثر عقد واحد را دارد. درمقابل عقد مختلط استعمال میشود که عبارت است ازعقدی که اثر چندعقد را دارد مثلا بزازی ده متر پارچه را درمقابل نقاشی ساختمان معینی بشخص نقاش می فروشد ثمن این بیع کارمشتری است پس این بیع هم اثر بیع را دارد و هم اثر اجاره را.

عقد بمعنی اخص

(فقه) عقد عهدی راگویند (رک. عقدعهدی ) در اینگونه عقود هردو طرف یایکطرف تعهدی حاصل می کنند. ازنظر فقهاء عقد بمعنی حقیقی همین نوع عقد است.

عقد بمعنی اعم

( فقه )عملی است حقوقی که دو طرف بتراضی آنرا واقع می سازند خواه درآن برای هر دوطرف یا یکطرف تعهدی ایجاد شود (عقد عهدی )خواه اساسا تعهدی ایجاد نشود مانند عاریه و ودیعه.

عقد بیمه

رک. بیمه

عقد تبرع Contrat a titre gratuit

( مدنی) عقدی است که عاقد درمقابل چیزی که داده است ویا تعهدی که کرده است چیزی نمیگیرد مانند عقد عاریه. (رک. عقد غیرمعوض )

عقد تبعی Contrat accessoire

رک. عقد اصلی

عقد تجاری Contrats commerciaux

( تجارت )عقدی که یک عمل تجاری را بوجود آورد. ( رک. عمل تجاری )

عقد تدریجی Contrat successif

( مدنی )عقدی که در آن امر تدریجی الحصول (مستمر و ممتد) مورد تعهد باشد مانند عقد اجاره و قرار دادکار. ( رک. عقد غیر تدریجی)

عقد تشریفاتی

رک. عقد شکلی

عقد تصویبی Contrat d,adhesion

( مدنی )یا عقد اذعان، عقدی است که یکطرف قبلا تصمیم خود را درباره عوضین گرفته باشد و طرف دیگر فقط تصمیم او را تصویب ویارد می کند مانند اجاره هواپیما.

عقد تعاهدی Contrat synallagmatique ou bilateral

( مدنی )عقدی که برای طرفین ایجاد تعهد کند بعضی آنرا دوجانبه نامیده اند کلمه دوجانبه موجب اشتباه است زیرا هرعقدی دو جانب دارد (ماده 63 قانون ثبت 1310) ( رک. عقد یک تعهدی)

عقد تمتع

( فقه)نکاح منقطع را گویند.

عقد تملیکی

( مدنی) عقد ناقل مال ازیکطرف بدیگری مانند بیع و اجاره. (رک. عقد عهدی)

عقد جائز Contrat revocable

( مدنی- فقه) الف- عقدی است که طبعآ قابل فسخ است و بموت وجنون وسفه احد ازطرفین منفسخ میشود مانند عاریه. ب- بمعنی عقد مشروع و مطابق قانون است درمقابل عقدی است که قانون آنرا منع کرده باشد مانند قمار.