استیلاء یا شروع باستیلاء بر تمام قوای سیاسی ازطریق مخالف با قانون اساسی یا مخالف قانون که غالبأ از راه توسل بقوای مسلح صورت میگیرد.

(بین الملل عمومی )نوعی اقدام درجنگ بحری است که بموجب آن دولت متخاصم با تباع خود اذن میدهد که کشتی بازرگانی را مسلح کرده و بکشتیهای دشمن حمله کنند این اذن است که کورس را از دزدی دریائی جدا میکند. (رک. دزد دریائی)

درلغت بمعنی عقوبت ومجازات است که به کسیکه خلاف قانون یا اخلاق یا عرف و عادت رفتارکرده و مرتکب عمل بد شده باشد داده میشود. (ماده34 مکررقانون ثبت) در اصطلاحات دیل بکاررفته است:

(جزا)کیفری که اولا وبا لذات برای جرمی ازطرف مقنن معین شود وحداقل( نسبت به کیفرتکمیلی وتبعی )مجازات آن جرم محسوب ایست وکیفرهای دیگری که ممکن است بآن ضمیمه شوند جنبه عرضی (بمناسبت پاره ای ازخصوصیات) دارند (ماده 19قانون مجازات عمومی).

کیفرهای مترتب برتقصیرات انضباطی را گویند. (رک. تخلف انضباطی)

( جزا) اثری است ناشی از حکم جزائی ولی در حکم دادگاه قید نمیشود و آنهم کیفری است که ثانیأ و بالعرض از طرف مقنن بر جرمی مترتب میشود (ماده 19 قانون مجازات عمومی ).

( جزا) کیفری است که مکمل کیفر اصلی است و نسبت بآن جنبه فرعی دارد و از طرف مقنن ثانیا و بالعرض برای جرمی معین میشود و مانند کیفراصلی در حکم دادگاه منعکس است خواه دادرس مختار در تعیین چنین کیفری باشد خواه ملزم ( ماده 19 قانون مجازات عمومی ).

مرادف ادعا نامه است. ( رک. ادعا نامه )

جمع کیفیت بمعنی چگونگی و اوضاع است. دراصطلاحات ذیل بکار رفته است:

(جزا) اوضاع و احوالی است که مقارن بودن آنها با جرم موجب تخفیف یامعافیت از مجازات گردد.( ماده 34 قانون مجازات عمومی ).

( جزا) کیفیات مخففه ای که مورد نص قانون (با ذکرعنوان کیفیت) قرارگرفته باشد مانند رساندن مصدوم بنقاط معد معالجه توسط راننده متخلف( ماده هشت قانون تشدید مجازات رانندگان ).

(جزا) کیفیات مخففه ای که عنوان آن مورد نص قانون قرارنگرفته و روی اصل کلی بقضات اختیار رعایت آنها داده شده باشد ( ماده 44 قانون کیفر عمومی ).

(جزا) اوضاع و احوالی است که هرگاه جرم در آن اوضاع و احوال واقع شود موجب تشدید مجازات میشود مانند سرقت درشب یا با اسلحه.

( جزا )کیفیات مشدده مختص جرم معین مانند سرقت مقید( غیرعادی) ماده 222- 223-225-226 قانون جزا و 408- 409- 410 قانون دادرسی وکیفر ارتش.

( جزا )هرگاه اوضاع و احوال موجود در شخص مجرم یا مجنی علیه اقتضاء تشدید مجازات کند کیفیات مذکور را کیفیات مشدده شخصی گویند( در مقابل کیفیات مشدده نوعی که ناظر بطبع خود جرم است). عمل منافی عفت معلم با محصل از نوع اول است وهتک ناموس با مجنی علیه صغیر ازنوع دوم( در کیفیات مشدده شخصی ) مثال کیفیت مشدده نوعی :جرم لواط

(جزا)کیفیات مشدده ای که اختصاص به جرم معین ندارد مانند تکرار جرم که در تمام جرائم( غیر ازخلاف و جنحه ای که مجازاتش حبس تأدیبی کمتر از دو ماه باشد) موجب تشدید مجازات است.

( جزا )کیفیات مشدده ای است که عنوان خاصی درقانون داشته و قانون آن عنوان راکیفیت مشدد تلقی کند مانند عنوان تکرار جرم.

(جزا)اوضاع و احوالی است که قانون عنوانی برای آنها ذکر نکرده و تحت آن عنوان، کیفیت مشدد تلقی نشده ولی بقضات اختیار داده که بین حداقل و حداکثر مجازات کیفیاتی راکه بنظرآنان موجب تشدید است در امر تشدید مجازات تاثیر دهند مانند اعمال قساوت ازطرف قاتل.

( رک. کیفیات مشدده شخصی ) کلمه موضوعی ترجمه Objective است و چون در اصطلاحات با سابقه زبان ما کلمه نوعی در همین معنی سابقه استعمال دارد بهتر است بجای اصطلاح بالا کیفیات مشدده نوعی بکار رود.

کابوتاژ عبارت از حمل کالا از یک نقطه به نقطه دیگر کشور از راه دریا یا رودخانه‌های مرزی است و کالایی که از لحاظ نزدیکی راه یا رعایت صرفه تجارتی از یک نقطه به نقطه دیگر کشور با عبور از خاک کشور خارجی حمل شود نیز مشمول مقررات کابوتاژ می‌شود و در این موارد هرگاه کالای کابوتاژی با وسایط نقلیه داخلی حمل شود وسیله نقلیه نیز تابع تشریفات کالای کابوتاژی خواهد بود. (ماده 234 آیین‌نامه اجرایی قانون امور گمرکی مصوب 20/1/1351)