contact
shape

ترمینولوژی

shape

حرف پ

پرسنل

مجموع من حیث المجموع کارکنان یک اداره یامؤسسه رسمی یا غیر رسمی.

پروانه

اجازه کتبی که ازیک مؤسسه دولتی یا ملی بصورت متحد الشکل برای عده ای از اشخاص و برای تامین منظور خاص ودر جهت رعایت نظام و ترتیب معینی صادر می شود (ماده 54 قانون دفاتر اسناد رسمی و ماده اول قانون راجع بدلالان 8 – 12 - 1317 و مانند اینها)

پروتست Protet

بمعنی اعتراض است. (رک. واخواست و اعتراض)

پروتکل Protocole

(بین الملل عمومی) صورت جلسات مجالس سیاسی که برای مذاکره و رسیدگی درامری منعقد شده باشد و در حدود اعتباری که اعضاء آن مجالس برای آن قائل شده اند معتبر بوده و ازمنابع تعهدات بین المللی است.

پرونده

سند ها و نوشته های راجع بیک موضوع یایک کار یا یکنفر را که یک جا جمع آوری شده و غالبا خلاصه مطالب آن نوشته ها را برای آسانی درپشت پوشه های آن می نویسند پرونده Dossier گویند.

پرونده ثبتی

(ثبت) پرونده ای است که پس از وصول اظهارنامه ثبتی باداره ثبت دربایگانی آن اداره تشکیل میشود و شامل اظهارنامه و اوراق و اسناد مربوط به پلاک مورد تقاضای ثبت است.

پزشک قانونی

پزشکی که وظیفه او کمک باحقاق حق واجراء عدالت در امور مدنی وجزائی است ازقبیل تشخیص وقوع قتل وکیفیت واقسام جرح وتشخیص جنون یا ضعف عقل وتشخیص کسیکه واجد شرط معافیت ازسن است (ماده 82 قانون آئین دادرسی کیفری وماده 26 آئین نامه اجراء قانون ثبت)

پژوهش

شکایت استینافی. شکایت از حکم و قرار که درمرحله رسیدگی نخستین صادر شده است. شکایت برای بار دوم. اسم سابق آن استیناف است واستیناف بمعنی از سرگرفتن است. شاکی را پژوهشخواه (ومستانف) وخواسته او را پژوهشخواسته (مستانف عنه) وطرف او را پژوهشخوانده (مستانف علیه) مینامند.

پژوهش تبعی

(دادرسی مدنی) هرگاه یکی از اصحاب دعوی ازحکم نخستین درخواست پژوهش کرده باشد طرف دیگر فقط میتواند از همان حکم نسبت به محکومیت خود یا جهتی که ازآن ناراضی است ضمن پاسخ بدرخواست پژوهشی در خواست پژوهش تبعی نماید (ماده 503 دادرسی مدن)

پژوهش خواسته

رک. پژوهش

پژوهشخوانده

رک. پژوهش

پژوهشخواه

رک. پژوهش

پسادست

معامله نسیه را گویند.

پشت نویسی Endossement

مرادف ظهرنویسی است. (رک. ظهرنویسی)

پشتوانه

سپرده ای است که کسی برای اعتبار خود دربانک معین می کند (فرهنگستان)

پشیز Billon

پول سیاه مسی ونیکلی و مانند آن.

پلاک

(ثبت) قطعه فلزی است که شماره ملک و ناحیه مربوطه برآن حک شده است.

پلیتیک

بمعنی سیاست است (رک. سیاست) ماده 63 قانون جزا.

پلیس Police

الف - مجموعه قواعدی که دولت برجامعه بمنظور نظم و آرامش و امنیت کشور تحمیل کند. ب - در اصطلاحات فارسی از این کلمه معنی پاسبان را می فهمند. ج - رک. محله

پلیس اداری

ماموران دفع جرم ازقبیل پاسبان و ژاندارم وغیره درمقابل پلیس قضائی استعمال میشود (رک. پلیس قضائی)