ترمینولوژی
حرف ت
تحت الحمایگی
(بین الملل عمومی) رابطه بین دو دولت است که یکی از آنها نسبت بپاره ای از قدرتها و امتیازات یک دولت مستقل در خارج و داخل کشور چشم پوشیده و در عوض دولت طرف او حمایت او را از هرگونه تجاوز خارجی تعهد می کند. دولت مورد حمایت را دولت تحت الحمایه نامند.
تحت الحمایه
اصطلاح خلاصه ((دولت تحت الحمایه)) است (رک. تحت الحمایگی)
تحجیر
(مدنی – فقه) شروع در احیاء از قبیل سنگ چیدن اطراف زمبن یا پی کنی و یاکندن چاه وغیره تحجیر است. تحجیر سبب مالکیت نمیشود ولی سبب پیدایش حق اولویت است (ماده 142- 148 ق. م)
تحدید حدود
(ثبت املاک) یعنی تعیین حدود ملک یا املاک معین بوسیله مامور رسمی (که او را نماینده محدد گویند) که در محل وقوع ملک و با سبق آگهی مخصوصی بعنوان آگهی تحدیدی (رک. آگهی تحدیدی) برابر مواد 14-15 قانون ثبت 1310 صورت میگیرد (ماده 67- 68- 69- 70 - 71- 72- 73- 75- 78- 79- 80- 81- 83- 85 نظامنامه قانون ثبت)
(تجدید) تحدید
(ثبت) تجدید عمل تحدید حدود بعلت مذکور در ماده 15 قانون ثبت 1310 را گویند وآگهی که برای تجدید تحدید منتشر میشود آگهی اختصاصی نامیده میشود درمقابل آگهی اولی تحدید که آگهی عمومی تحدید حدود نامیده میشود زیرا در آگهی اولی املاک یک ناحیه در یک آگهی و باهم به تحدید گذاشته میشود (آئین نامه شماره 13924 مورخ 3- 9 1322 و بندهشت ازفصل 15 مجموعه 1343 بخشنامه های ثبتی)
تحریر ترکه
(امور حسبی) یعنی تعیین مقدار ترکه و دیون متوفی (ماده 206 قانون امور حسبی)
تحسینیات
(فقه) مرادف کمالیات است. (رک. کمالیات)
تحصیلدار
متصدی وصول مطالبات شخص حقیقی یا حقوقی که در ازاء اخذ اجرت یا حقوق معین این کار را می کند و ممکن است مامور دولت یا شهرداری یا فرد عادی باشد.
تحقیق
(دادرسی مدنی) قسمی از دادرسی مدنی که بموجب آن یکی از اصحاب دعوی بوسیله شهادت شهود، امری را که مورد ادعاء او است اثبات می کند (ماده 406 ببعد و 426 ببعد آئین دادرسی مدنی) (حقوق اداری) قسمی از رسیدگی اداری که بمنظور ممیزی یا گرد آوری. اطلاعات قبل از اخذ تصمیم بکار می رود (حقوق پارلمانی) نوعی از رسیدگی که بوسیله مجلس صورت میگیرد و بموجب آن کمیسیونی که از اعضاء همان مجلس انتخاب می شوند مامور انجام تحقیقات یا جمع آوری اطلاعاتی میشوند (اصل 33 متمم قانون اساسی ایران).
تحقیقات محلی
(دادرسی) استماع گواهی گواهان محلی را توسط دادرس دادگاه تحقیقات محلی گویند (ماده 426 دادرسی مدنی)
تحقیقات مقدماتی
(دادرسی کیفری) تحقیقات راجع بجرم که توسط مستنطق یا ضابطان دادگستری بعمل می آید ومنتهی بصدورقرارمجرمیت یا قرار منع تعقیب می شود (ماده 18- 43 آئین دادرسی کیفری)
تحکیم
(فقه) تعیین حکم، نصب حکم، انتخاب بداوری را گویند.
(قاضی) تحکیم
داور را گویند (رک. داور)
تحلیف
(دادرسی) کسی را وادار باداء سوگند کردن چنانکه حاکم کارشناس غیررسمی را وادار باداء سوگند می کند یا شاهد را وادار بسوگند می نماید.
تحمل
در لغت بمعنی بردوش کشیدن و نقل کردن است چنانکه گویند (حمله علم) یعنی کسانیکه بار علم می کشند و رنج آن بر خود هموار می سازند: آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه فال بنام من دیوانه زدند فحملها الانسان وکان ظلوما جهولا. در اصطلاحات ذیل بکاررفته است:
تحمل حدیث
فقه) یعنی حمل حدیث با رعایت شرائط علمی آن بطوریکه در علم درایه مقرر شده است مثل اینکه حدیث را از اسناد بشنود (سماع) یا احادیث را نزد او و براو قرائت کند (عرض) یا استاد حدیث باو اجازه در نقل حدیث برای دیگران بدهد یا نسخه جامع حدیث که در نزد استاد است توسط استاد باو داده شود تا از آن نقل حدیث کند (مناوله) و مانند اینها که همگی اسباب وطرق تحمل حدیث محسوبند
تحمل شهادت
(فقه) احساس امرمشهود به توسط شاهد. مثلا دو نفر با هم دعوی ومشاجره در انظارمی کنند یکی مردم را دعوت میکند که ای مردم شاهد باشید و ملاحظه کنید که فلان مرا ناسزا گفته است این دعوت از طرف اودعوتی است برای تحمل شهادت یعنی شاهد، مورد مشهود به را احساس کند وعلم حاصل نماید تا درمورد حاجت اداء شهادت کند. در عصر ما تامین دلیل را از طرف دادگاه میتوان ((تحمل دلیل)) دانست یعنی دادگاه متحمل ادله متقاضی قرار تأمین می شود.
تخایر
(فقه) الف - اسقاط خیار بعد از عقد، و ملتزم شدن به آثار ناشی از عقد. این اصطلاح درمقابل تقایل( یعنی اقاله) استعمال میشود. ب- اختیار فسخ عقد یعنی اعمال حق خبار. معنی نخست مشهورتر است
تخریب
(قانون کیفر عمومی) تباه نمودن ابنیه و مانند آنها از اموال غیر منقول (ماده 257 قانون کیفر عمومی)
تخصیص
از شمول قانون عام کاستن و آنرا به قسمتی ازمصادیق عام، محدود نمودن. مثلا مطابق یک اصل کلی اسناد عادی قابل صدور اجرائیه نیست این یک عام است که چک ازآن استثناء شده یعنی عام مذکور تخصیص یافته و از عموم وشمول آن کاسته شده است. قانونی که شمول عام را می کاهد مخصص نامیده میشود بلکه بطورکلی هرچه که ازشمول عام بکاهد مخصص نامیده میشود. شناختن تخصیص و قواعد راجع به عام وخاص الفبای اظهارنظر درمسائل حقوقی است.