(بین الملل عمومی) مقاوله ای است نظامی که بین فرماندهان سپاه متخاصم برای تعطیل موقت زد وخورد در مدت محدود (معمولا از روز تجاوز نمی کند و هدف آن گرد آوری اجساد کشتگان و کسب تکلیف از مقامات بالا است) بر قرار میشود. (رک. مقاوله نظامی)

(جزا) ندادن نفقه واجب النفقه در صورت داشتن استطاعت. در مورد زوجه. اگر استطاعت نداشته و طلاق ندهد و نفقه هم ندهد جرم محقق است. (ماده 214 قانون جزا و ماده 4 قانون ازدواج مصوب 23- 5 – 1310)

(دادرسی مدنی) هرگاه ازطرف دادگاه تکلیفی معین و شروع برسیدگی شده باشد اهمال مکلف را دربکار بردن تکلیف، ترک تعقیب دعوی و بطور اختصار ترک تعقیب گویند (حکم تمیزی 819 - 13701 مورخ 12- 4- 16)

الف - دارائی زمان فوت متوفی که به سبب موت وی از مالیت او خارج میشود قبل از اخراج واجبات مالی و دیون و ثلث. اصطلاح ما ترک و متروکات نیز درهمین معنی بکار می رود. ب - مرادف ارث است وآن عبارت است از دارائی متوفی که دیون و واجبات مالی و ثلث ازآن خارج شده باشد. این مال است که مالیات بر ارث بآن تعلق می گیرد.

الف - بمعنی مغایر با تصفیه ترکه (ماده 258- 294- 377 قانون امورحسبی) ب - غالبا بمعنی تصفیه ترکه استعمال میشود (ماده 269- 334-337 قانون مذکور) (با صطلاح شماره 1206 نگاه کنید.)

بمعنی مدیر تصفیه است (ماده 350 قانون امور حسبی) رک. اصطلاح شماره 1206

رک. تامین

باصطلاح شماره 1145 نگاه کنید.

عبارت است از تعیین دیون و حقوق بر عهده متوفی و پرداخت آنها و اخراج مورد وصیت از ماترک (ماده 260 قانون امور حسبی) متصدی عمل بامور فوق را در اصطلاح مدیر تصفیه و مدیر ترکه می نامند (ماده 263- 264 قانون امور حسبی) در باب تصفیه امور ورشکستگی برای اجرای حکم ورشکستگی در نقاطی که تشکیل اداره تصفیه اعلام نشده شخصی را برای تصفیه امور ورشکستگان معین می کنند که او را مدیر تصفیه نامد.

باصطلاح شماره 1206 نگاه کنید.

ترکیب دول که در عین حال با اتفاق دول (رک. اتفاق دول) و اتحاد دول (رک. اتفاق دول) فرق دارد بدو صورت دیده شده است: الف - ترکیب صوری union Personnelle که بموجب آن دوکشور باوجود اینکه تحت قدرت واحدی اداره میشوند هریک از آنها استقلال کامل خود را حفظ می کنند یعنی دارای حکومت جداگانه و دیپلماسی مختص بخود می باشند مانند ترکیب هلند و لوکزامبورگ تا سال 1890 ب- ترکیب واقعی Union Reelle که دوکشورعلاوه بر وقوع تحت قدرت واحد دارای لشکر واحد و دیپلماسی واحد هم میشوند و ازنظرمالیه هم بصورت واحد در می آیند.

کارهای جنائی ضد کشور بمنظور ایجاد هراس در اشخاص یا اصناف و طبقات معین و یا همه مردم کشور را گفته اند.

(فقه) هرگاه بین مدلول دو دلیل (رک. دلیل) در مرحله تشریع و قانونگذاری تدافع وتمانع وجود نداشته باشد ولی در مرحله اجراء و امتثال آن دو در بعضی از موارد اشکال پیش آید باین معنی که اجراء هر دو باهم میسر نباشد و اجراء یکی مانع از اجراء دیگری باشد در اینصورت می - گویند بین دودلیل مزاحمت وجود دارد و این وضع را تزاحم دو دلیل مینامند (در مقابل تعارض دو دلیل استعمال می شود. رک. تعارض دو دلیل)

(ثبت) هرگاه دو مالک هر یک باستناد مدرک یاسندی خود را مالک ملکی بدانند که بهنگام تطبیق محدوده دو ملک بر خارج، در تمام یا قسمتی از دو ملک، تداخل باشد از این معنی به تزاحم در تصرف تعبیر میشود (ماده 25 قانون ثبت) رک. تعارض در تصرف

(فقه) شهادت بر عدالت دیگری را تزکیه نامند وفعل چنین شاهد را هم تزکیه گویند و خود شاهد را در این صورت مزکی (بصیغه اسم فاعل با تشدید کاف) و معدل (بکسر دال و تشدید آن) می نامند شهود مزبور را شهود تزکیه وشهود تعدیل هم نامیده اند. اصطلاح تعدیل هم مرادف تزکیه است.

مرادف جعل است (رک. جعل) و در فقه بجای جعل تزویر استعمال میشد.

گاهی بمقیاس قواعد حقوقی حل بعضی از مشکلات میسر نیست باین معنی که پاره ای از نمونه های مربوط بیک قاعده حقوقی را صرفا بکمک آن قاعده حقوقی نمیتوان حل کرد مگر اینکه اندکی اغماض و گذشت را چاشنی کار کنند این اغماض و گذشت (که در همه علوم و فنون راه دارد) را درعلم حقوق در صورتیکه عرفا مورد قبول باشد تسامح عرفی و مسامحه عرفی نامیده اند مثلا برای یک دین، دو مال (که هرمالی مساوی با تمام دین باشد) از مدیون قابل توقیف ولو برای یک دقیقه هم نیست این قاعده از بدیهیات حقوق است معذلک تبصره دوم ماده 13 آئین نامه اجراء اسناد رسمی مصوب 5ر5ر1344 اجازه می دهد که هر گاه مالی از متعهد توقیف شده و بعدا مال سهل الوصول تری یافت شود قبل از رفع توقیف از مال قبلی این مال هم توقیف و سپس از مال قبلی رفع بازداشت شود بدیهی است ممکن است در جریان این کاریک روز یا بیشتر یاکمتر دو مال مدیون برای یک دین در توقیف باشد ولی این مورد از باب تسامح عرفی است. تسامح عرفی را با سهل انگاری و بی دقتی نباید خلط کرد.

(فقه) مرادف استفاضه است. (رک. استفاضه)

(فقه) هرگاه هریک از دو مفهوم معین برتمام افراد دیگری صادق باشد بین آنها رابطه تساوی برقرار است مانند مفهوم صلح ومصالحه زیرا هرچه که اسمش صلح باشد مصالحه هم بر آن صدق می کند و با لعکس. تشخیص رابطه تساوی بین پاره ای از مفاهیم حقوقی بسیار دشوار وبه احاطه علمی منوط است مانند رابطه تساوی بین عقود و قراردادها در ماده ششم آئین دادرسی مدنی.

(حقوق اساسی) دادن مالیات از طرف همه مردم به تناسب قدرت و بدون استثناء (اصل 97 متمم قانون اساسی)