contact
shape

قوانین

shape
آراء وحدت رویه سال 1386 - کیفری

رأی وحدت رویه شماره 698

رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور تعیین کیفر در حدود مقررات ماده 612 قانون مجازات اسلامی با احراز عمدی بودن قتل بطریق مقتضی و سایرشرایط مذکور در این ماده ملازمه داشته و رسیدگی به آن نیز بر اساس تبصره 1 ماده 20 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب ، از خصائص دادگاه کیفری استان می باشد و رأی صادر شده از دادگاه کیفری استان نیز ظرف مهلتی که برای تجدید نظر خواهی مقرر گردیده قابل رسیدگی در دیوان عالی کشور است . بنا به مراتب بنظر اکثریت اعضای هیأت عمومی دیوان عالی کشور حکم محکومیت به حبس موضوع ماده 612 قانون مجازات اسلامی نیز قابل رسیدگی در دیوان عالی کشور بوده و رأی شعبه بیست و هفتم دیوان عالی کشور که با این نظر مطابقت دارد صحیح و قانونی تشخیص می گردد . این رأی طبق ماده 270 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری در موارد مشابه برای دادگاه ها و شعب دیوان عالی کشور لازم الاتباع می باشد . هیأت عمومی دیوان عالی کشور

رأی وحدت رویه شماره 700

رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور چون مطابق ماده 3 اصلاحی 1381/1/28قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب ، دادسرا در حوزه قضایی شهرستان تشکیل و در معیت دادگاه های آن حوزه انجام وظیفه می نماید و طبق تبصره 6 الحاقی به ماده مرقوم – در حوزه قضای بخش – رئیس یا دادرس علی البدل دادگاه در جرائمی که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه کیفری استان است ، بجانشینی بازپرس ، تحت نظارت دادستان مربوطه اقدام می نمایند و در سایر جرائم باید تا تصویب آیین دادرسی مربوطه وفق مقررات آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 1378 و این قانون رسیدگی و به صدور رأی اقدام نمایند ، لهذا نظارت دادستان شهرستان در انجام وظایف مذکور در بند الف ماده فوق الذکر – در حوزه قضایی بخش – به موارد مربوط به صلاحیت دادگاه کیفری استان محدود بوده و در سایر جرائم دادستان نظارتی نداشته ، نتیجتاً نیازی به صدور کیفر خواست نمی باشد ، بر این اساس به نظر اکثریت اعضای هیأت عمومی دیوان عالی کشور ، رأی شعبه چهارم دادگاه تجدید نظر استان کردستان صحیح و منطبق با موازین قانونی تشخیص می گردد . این رأی طبق ماده 270 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاه ها لازم الاتباع می باشد . هیأت عمومی دیوان عالی کشور

رأی وحدت رویه شماره 703

رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور ماده 21 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب سال 1381 علی الاطلاق مرجع تجدید نظر آراء دادگاه های عموی ، حقوقی ، جزایی و انقلاب را دادگاه تجدید نظر استان محل استقرار آن دادگاه ها و مرجع فرجام خواهی آراء دادگاه کیفری استان را دیوان عالی کشور دانسته و ماده 39 الحاقی به قانون اصلاحی مرقوم کلیه قوانین و مقررات مغایر از جمله 233 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری را در آن قسمت مغایرت دارد ملغی نموده است بنابراین به نظر اکثریت اعضای هیأت عمومی رأی شعبه سی و پنجم دیوان عالی کشور صحیح و منطبق با موازین قانونی تشخیص می گردد . این رأی مطابق ماده 270 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب درامور کیفری در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاه ها لازم الاتباع می باشد . هیأت عمومی دیوان عالی کشور

رأی وحدت رویه شماره 704

رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور طبق بند اول ماده پنجم قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصب 1381 ، به کلیه جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور و محاربه و یا فساد فی الارض در دادگاه های انقلاب اسلامی رسیدگی می گردد و رسیدگی به جرائم مذکور در بند های مختلف ماده یک قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور نیز در صورتی که طبق ماده 2 این قانون به قصد ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران یا به قصد مقابله با آن و یا با علم به مؤثر بودن اقدام در مقابله با نظام مزبور باشد، به لحاظ اینکه متضمن اقدام علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور است ، با این دادگاه ها خواهد بود و در سایر موارد به علت نسخ ضمنی تبصره 6 ماده 2 قانون اخیرالذکر در این قسمت ، دادگاه های عمومی صلاحیت رسیدگی خواهند داشت . بنابراین به نظر اکثریت آراء اعضای هیأت عمومی دیوان عالی کشور رأی شعبه سی و سوم دیوان عالی کشور در حدی که با این نظر مطابقت داشته باشد صحیح و قانونی تشخیص می گردد . این رأی بر اساس ماده 270 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاه ها لازم الاتباع است . هیأت عمومی دیوان عالی کشور

رأی وحدت رویه شماره 706

رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور طبق ماده 197 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1290 و اصلاحات بعدی آن ، هر گاه کسی متهم به ارتکاب چند جرم از درجات مختلفه باشد ، در دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به مهم ترین جرم را دارد محاکمه می گردد و مطابق تبصره ذیل ماده 3 قانون تجدید نظر آراء دادگاه ها مصوب 1372 ، اگر در محلی دادگاه نظامی دو نباشد به جرائم در صلاحیت این دادگاه ها نیز در دادگاه نظامی یک رسیدگی می شود و در این صورت احکام دادگاه های نظامی یک که به جانشینی دادگاه های نظامی دو صادر گردیده قابل اعتراض در دادگاه نظامی یک هم عرض خواهد بود ، ولی اگر دادگاه نظامی یک باستناد ماده 197 قانون مرقوم و تبصره ذیل آن و به تبع جرم مهم تر به جرائم در صلاحیت دادگاه های نظامی یک و دو توأماً رسیدگی نماید به اعتبار قابلیت تجدید نظر احکام دادگاه های نظامی یک در دیوان عالی کشور و لزوم رسیدگی توأم ، به کلیه اعتراضات واصله باید در دیوان عالی کشور رسیدگی شود ، لذا به نظر اکثریت قریب به اتفاق اعضای هیأت عمومی دیوان عالی کشور رأی شعبه سی و یکم که با این نظر انطباق دارد صحیح و قانونی تشخیص می گردد . این رأی مطابق ماده 270 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی وانقلاب در امور کیفری ، مصوب 1378 در موارد مشابه برای دادگاه ها و شعب دیوان عالی کشور لازم الاتباع می باشد . هیأت عمومی دیوان عالی کشور

رأی وحدت رویه شماره 707

رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور چون مطابق ماده 3 قانون اصلاح قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغ ها مصوب 31/3/1374 ، کلیه مالکان یا متصرفان اراضی زراعی و باغ های موضوع این قانون که به صورت غیر مجاز و بدون اخذ مجوز از کمیسیون مربوطه اقدام به تغییر کاربری نمایند ، علاوه بر قلع و قمع بنا به سایر مجازات های مذکور در این ماده محکوم می شوند و عبارت (( .... علاوه بر قلع . قمع بنا .... )) در صدر مجازات های مقرره به تقدم آن نسبت به مجازات های دیگر ماده مزبور ، دلالت می نماید و معلوم می دارد که قلع و قمع بنا جزء لاینکف حکم کیفری است کما اینکه در تبصره 2 ماده 10 این قانون نیز جلوگیری از ادامه عملیات غیر مجاز و توقف آن ، حتی به صورت قلع و قمع بنای غیر مجاز ، البته با رعایت مقررات قانونی به مأمورین کشف و تعقیب بزة موصوف تکلیف گردیده است ، لذا با توجه به اهمیت حفظ کاربری اراضی زراعی و باغ ها و صراحت قانونی فوق الاشعار ، صدور حکم به قلع و قمع بنای غیر مجاز ، به عنوان تکلیف قانونی ، وظیفه دادگاه صادر کننده حکم کیفری بوده و نیازی به تقدیم دادخواست از سوی اداره شاکی ندارد ، لذا به نظر اکثریت قریب به اتفاق اعضای هیأت عمومی دیوان عالی کشور ، رأ ی شعبه هشتم دادگاه تجدید نظر استان گلستان در حدر که با این نظر مطابقت داشته باشد صحیح و قانونی تشخیص می گردد . این رأی طبق ماده 270 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری در موارد مشابه برای دادگاه های سراسر کشور و شعب دیوان عالی کشور لازم الاتباع می باشد . هیأت عمومی دیوان عالی کشور