contact
shape

ترمینولوژی

shape

حرف الف

اختلال مشاعر

( جزا )حالت کسیکه دارای قوه تمیز ناقصی است و از حد دیوانگی بیرون است ولی بحداقل عقل نمی رسد . درهمین معنی اختلال دماغ هم بکاررفته است در اصطلاحات فقهی باین اشخاص ضعیف العقل می گویند (ماده 40 قا نون جز ا وماده چهارم قا نون اقدامات تامینی مصوب 12-2-1339)

اخذ به- خیار

(فقه- مدنی )یعنی استفاده از حق خیار و اعمال حق خیار.

اخذ به سوم

( مد نی- فقه) سوم بروزن یوم- کسیکه کالائی را از دست بایع ویا از بساط او گرفته که در آن مطالعه کند و بسنجد و بعدأ وارد مذاکره برای خرید آن شود این نوع از وضع ید بر مال غیر را "ا خذ بسوم " گویند. سوم در لغت بمعنی عرضه کالا وذکرثمن از طرف بایع و درخواست و تقاضای فروش از طرف مشتری راگویند.

اخذ به شفعه

( مدنی- فقه )هر گاه مال غیرمنقول قابل تقسیمی بین دو نفرمشترک باشد و یکی حصه خود را بثالث بفروشد شریک دیگر حق اخذ بشفعه دارد یعنی حق دارد که بمقدار ثمن بمشتری بدهد ومبیع راتملک کند اخذ به شفعه از ایقاعات است (ماده 808 قا نون مدنی)

اخطار

در لغت بمعنی یادآوری کردن و خاطر نشان نمودن است در اصطلاحات اداری( اعم از قضائی و غیره )یادآوری کردن رسمی یک یا چند مطلب درحدود مقررات جاری است ما نند اخطارهای مالیای و اخطارهائی که از طرف وزارت کادگستری یا ثبت برای اشخاص در حدود قا نون فرستاده میشود.

اخطار قبلی

یا پیش آگهی Preavis آگهی مختصری است که پیش از موعد پرداخت دین بر ای بدهکار فرستاده میشود

اخطارنامه

ورقه رسمی متضمن اخطار را گویند. ( رک . اخطار)

اخفاء اشیاء Recel

(جزا )جرمی که بموجب آن مجرم با سوء نیت اشیائی را که دیگری ازطریق جنحه یا جنایت برآنهامسلط شده وبدست آورده پنهان کند فرق نمی کندکه پنهان کننده عالمأ این کاررا بکند یا قرائن بردانستن وجود داشته باشد

اخفاءمقصر

( جزا)عناصر این جرم عبارت است از: ا لف- شخص قا نونأ دستگیرشده ویاکسی باشد که باتهام جنحه یا جنایت بدستور مقام صا لح امر به دستگیری اوصادرشده ب- اخفاء شخص مزبور ازمرئی ومنظر و دسترس ماموران کشف جرم و یا تهیه وسائل فرار برای او. ج- عهددر ارتکاب اخفاء یعنی با علم بوضع شخص مزبور اورا فرار دهد یا مخفی کند( ماده 123- 124 قا نون جزا)

ابلاغ عادی

مرادف ابلاغ قانونی است( رک . ابلاغ قانونی)

اخلاق

قواعدی که در طول ادواری از زندگی یک جامعه بسائقه فطرت و اندیشه های گو ناگون آن جامعه بوجودآمده وافر اد آنهارا محترم شمرده وبیش وکم بمعرض اجراء در می آورند و تخلف از آنها وجدات اکثریت جامعه رامتألم وناراحت کند مبنای آنها ترویج خوبی ها وکاهش بدیها است و ممکن است قوانین موضوعه اصول آنها را مورد احترام قرار دهد بدون اینکه وارد جزئیات آنها شود در یک کشوراگراموراخلاقی همه افراد آن کشور را دربرگیرد (یعنی اختصاص بناحیه معین یا جماعت معین نداشته باشد) آنها را اخلاق عمومی گویند. اصطلاح اخلاق در مقا بل حقوق وقواعد راجع به زندگی قضائی قرار می گیرد.

اخلاق حسنه

قواعدی است که در زمان ومکان معین، توسط اکثریت یک اجتماع، رعایت آن لازم شمرده میشودیا عمل بآنها نیکو تلقی میشود وفاقدضما نت اجراء میباشد . ( بین ا خلاق باین معنی ومباحث علم اخلاق ازنسب اربع عموم وخصوص من وجه وجود دارد ) مقررات اخلاقی هم بدون ضمانت اجراء نیست( ماده ششم آئین دادرسی مدنی و ماده 975 ق- م و ماده 52 قانون دفاتر اسناد رسمی)

اخلاقی عمومی

بمعنی اخلاق حسنه است( ماده 213 مکرر قانون مجازات عمومی) رک. اخلاق- ا خلاق حسنه

اخوه

( فقه- مدنی)در باب ارث شا مل برادران و خواهران هردو می باشد (ماده 929 قانون مدنی )

آداب

(فقه )به مستحبات و مکروهات گفته میشود

آداب و رسوم

دراصطلاحات حقوقی به یک سلسله مقررات که در عرف و عادت متداول بوده و در قوانین نوشته ومدون منعکس نشد باشد گفته میشود این اصطلاح کمتر استعمال میشود و اصطلاح معمول در این معنی (عرف و عادت)و( عرف) است.مدنی و ماده 975 ق- م و ماده 52 قانون دفاتر اسناد رسمی)

ادارات اجتماعی

(حقوق عمومی)هر اداره که جزء تشکیلات دولتی نباشد و در عین حال بر ای نظم و رفاه حال عامه درتمام یاقسمتی از کشور تشکیل شده باشد( مانند شهرداریها )عنو ان ا د اره ا جتما عی ر ا د ار د ( ماده 70 قا نون استخدام کشوری مصوب 1301 شمسی و ماده یک قانون مستمریو حقوق اعضاء ادارات و دوائر مملکتی مصوب 16 جو ز ای 1 130 شمسی)

ادارات شوروی

هراداره ای که رکن اساسی آن مجلس مشاوره ای است مانند اداره ولایتی مذکور درماده 116- 125 قانون تشکیل ایالات و ولایات مصوب 1325 قمری (موا دمصو به فروردین واردیبهشت و اسفند 1359 )

ادارات ضبطیه

اداراتی که بموجب قانون تشکیل ایالات و ولایات مصوب 1325 قمری در بلوکات، کار نظمیه را( درولایات )انجام میداد ند و تشکیلات خاصی داشتند.

اداره

(حقوق مدنی )اداره کردن مال یا اموال یا دارائی . در همین معنی می گویند: مدیرتصفیه- مدیر تر که - مدیر عا مل شر کت (حقوق عمومی ): الف- شغل ر اجع باجراء یومیه خدمات عمومی طبق مقر ر ات ودستورات حکومت . ب- مجوعه خدمات وموسسات حکومتی که امورجاری کشورر ا عهده د ار می باشند چنا نکه گویند: اداره کشور- دستگاه اداری کشور. ج- مجموعه خدمات وموسسات حکومتی که صنفی از امورجاری کشوررا عهده دار می باشند چنانکه گویند اداره ثبت اسناد و املاک، اداره راه آهن دولتی وغیره.