contact
shape

ترمینولوژی

shape

حرف ه

هامش

هر نوشته که بصورت تغییر یا اضافه درحاشیه سند درج شود و جزء سند باشد.

هبهDonations entre vifs( مدنی- فقه )

یکنفر مالی را مجانا بدیگری تملیک می کند تملیک کننده را واهب و طرف دیگر را متهب و مالی را که مورد هبه است عین موهوبه گویند.هبه اعم از هدیه است زیرا در هبه شرط نیست که مورد آن (عین موهوب ) از مکانی بمکان دیگر نقل شود و نیز قصد اکرام و تعظیم درآن شود و حال اینکه این هر دو در هدیه شرط است به همین جهت در مال غیر منقول کلمه هدیه استعمال نمیشود و نمی گویند باغ یا خانه را هدیه کرد. هبه به معنی اعم تملیک مال است بدون عوض ولو اینکه برای تشویق و جبران زحمت کسی باشد(جایزه) یا.بقصد قربت بعمل آمده باشد و متهب فقیر باشد (صدقه)و حتی وقف هم داخل در ماهیت هبه بمعنی اعم است. در حالیکه درهبه بمعنی اخص که عین مال منتقل میشود ماهیت وقف از آن خارج است هر چند صدقه و جایزه وهدیه درآن وارد میشوند.

هبه خفی Donation deguisee

(مدنی )هبه ای که ضمن عقد معاوضه ای صورت گیرد مثل اینکه بایع ذمه مشتری را ازثمن ابراء کند و هم چنین استصلح محاباتی

هبه ما فی الذمه

( مدنی - فقه )یعنی بخشیدن دین ازطرف دائن به مدیون در نتیجه این کار ذمه مدیون خلاص و فارغ میمشود.

هبه معموم Donation de biens a venire

(مدنی )هبه مالی که درحین عقد هبه وجود ندارد مانند هبه سهم الارث از طرف وارث قبل از فوت مورث. این هبه باطل است.

هبه معوض

(مدنی- فقه) هبه عقد غیر معوض است. و معنی معوض بودن هبه این نیست که تملیکی در مقابل تملیکی صورت گیرد و ارزشی درمقابل ارزشی قرار گیرد آنچنان که در بیع و اجاره دیده میشود بلکه هبه ای بشرط هبه دیگر و در نتیجه هبه ای جواب گوی هبه دیگر است نه ما لی جوابگوی مال دیگر( ماده 801 قانون مدنی)

هبه معوضه

مرادف هبه معوض است.(رک. هبه معوض )

هبیریه

درهمی است اسلامی که یزید بن عبدالملک بدست عمر بن هبیرة زد و وزن آن شش دانق بود.

هتک Attenta

در لغت بمعنی پاره کردن است و در اصطلاح به معنی تجاوز به اشخاص و اموال واعراض آنان وجریه دار کردن افکار عمومی است بطوریکه متجاوز مشمول کیفر مقرر در قانون جزا گردد.در اصطلاحات ذیل بکر رفته است:

هتک حرز Effraction

( حقوق جزا) راه یافتن بدرون حرز بدون اذن مالک حرز و بدون اذن قائم مقام قانونی او و بدون اذن قانون، خواه به آن حرز وارد شود یا نشود.( رک. حرز)

هتک حرمت( جزا)

اعم از افتراء و توهین است.(رک. توهین- ا فتراء)

هتک حرمت منازل( جزا)

الف- ورود مامور دولت درمنازل اشخاص بدون رضای آنان و درغیر مواردی که قانون تجویز کرده است (قانون جزاماده 133). ب- ورود شخص (غیر مامور دولت) در منزل دیگری بدون رضای او یا توقف درآن بدون رضای وی( ماده 365- 366 قانون جزا).

هتک عرض Attenta a la pudeur

(جزا) عمل مادی مخالف اخلاق که مستقیمأ روی شخص معینی صورت گیرد (خواه آن شخص از جنس ذکور باشد یا اناث )و پاکی عرض او صدمه دیده و باصطلأح دامن او را لکه رارکند. و این معنی اعم از viol است.( رک. هتک ناموس )

هتک ناموس

(جزا) جرم راجع بمواقعه راگویند. viol اخص از هتک ناموس است زیرا آن عبارت است از جرم ناشی از وصال نا مشروع بازن بدون رضای او.( رک. هتک عرض )

هجر

( فقه )هجر بضم اول گفتن سخنان رکیک است بدیگری خواه بقصد اهانت باشد خواه نه.

هجو

( جزا) ذکر معایب واقعی یا غیر واقعی دیگری به نظم یا نثر( ماده 272 قانون جزا).

هدیه

( مدنی- فقه )تملیک مال منقول بطور مجانی با انتقال از موضعی بموضع دیگر بقصد اکرام و تعظیم.

هزار

پول سابق ایران که هزار دینار مساوی یک قران بود الان هم می گویند دوهزار (یعنی دو ریال )و سه هزار بمعنی سه ریال و غیره.

هزینه Depense

خرج- مالی که برای بردن سودی مصرف میشود.درمعانی ذیل بکار رفته است: هزینه هائی که بمناسبت اجراء یک عمل حقوقی ویا تشریفات قانونی( مانند حق-الثبت سند )میشود Frais نامیده میشود مانند مخارج بیع و مخارج ثبت.

هزینه اجراء

هر خرج که متعهدله برای جریان عملیات اجرائی و وصول بموضوع اجرائیه در حدود مقررات و متعارف کرده باشد از قبیل نفقه زندانی( محکوم علیه یا متعهد ) وهزینه آگهی و دستمزد کارشناس وحق الوکاله مرحله اجرائی وکیل هزینة اجراء نامیده می شود (ماده 29- 32 آ ئین نامه اجراء اسناد رسمی).