contact
shape

ترمینولوژی

shape

حرف ب

بیمه نامه

سند عقد بیمه را اعم از رسمی و عادی بیمه نامه می گویند.

بائر

زمینی که مالک دارد و برای مدت نا معلومی درآن کشت وکاری نشود. رک. اراضی بائر و بایر

بائر بلامالک

رک. اراضی متروکه

مکرر- باجگاه

مراتعی که ازآن حق علفچر گیرند وچون در اغلب این مراتع که طبیعی بوده و باحدی تعلق نداشته در ایام قدیم ارباب سیف وسوط بستم این حق را می گرفتند از این روآنجا را باجگاه می خواندند.

بازار

محل تجمع کالا واموری که مورد معامله بین اشخاص مختلف قرار می گیرد. در اصطلاحات ذیل بکار رفته است:

بازار آزاد

جائی که دادوستد برضایت طرفین درآن صورت گیرد ملاک قصد و رضای طرفین است و اگر نسبت ببعضی از امور راجع بعقد معینی سکوت پیش آید عرف وعادت جای آن سکوت را می گیرد. ازمختصات بازار آزاد این است که درآن اشیاء سریع- الفساد وغیر کالای بورسی هم درآن معامله میشود رک. بازار رسمی- کالای بورسی

بازار رسمی

یا بازار منظم یا بازار مقید یا بورس (رک. بورس) در بورس یا بازار رسمی اشیاء سریع الفساد معامله نمیشود ومعاملات بوعده تابع مقررات بورس میباشد جنس کالا و موعد تسلیم مورد معامله و طرز پرداخت بها وکلیه خصوصیات داد وستد تابع آئین نامه خاصی است که قبلا مقرر شده است و دولت در امور بازرگانی این بازار و نظم داخلی آن دخالت فراوان دارد.

بازار عادی

مرادف بازار آزاد است (رک. بازار آزاد)

بازار منظم

مرادف بورس و بازار رسمی است (رک. بورس - بازار رسمی)

بازار موسمی

بازار موسمی یا مکاره بازاری است که به تناوب در پاره ای از ازمنه وبطور مرتب تشکیل شود و اسم آن گاهی بر محل تشکیل بازار مذکور اطلاق میشود مانند دوشنبه بازار شهر رشت که معروف است. در لنگرود گیلان که زادگاه ما است روزهای شنبه و چهارشنبه بازار است و سابقا رونق بیشتر داشت و فعلا روبزوال است.

بازپرس

(دادرسی کیفری) دادرسی که شغل وی استنطاق از متهمین در مورد اتهام وتحقیق از مطلعین راجع باتهام است. و بطورکلی کشف جرم وممانعت از فرار متهم ازاهم وظائف وی است. در اصطلاح دیگر او را قاضی تحقیق و مستنطق گویند. اصطلاح قاضی تحقیق عملا استعمال نمیشود واصطلاح مستنطق فعلا در شرف متروک شدناست اصطلاح بازپرس فعلا اصطلاح جاری است.

بازپرسی

مرادف استنطاق است (رک. استنطاق)

بازرس Inspecteur

یا مفتش: کسیکه از طرف وزارتخانه ها و اداره ها بکارهای کارمندان و کارکنان رسیدگی کرده درستی یا نادرستی کارهای آنها را به مقامات مربوط آگهی میدهد.

بازرگان

رک. تاجر

بازرگانی

رک. تجارت

بازنشستگی

تقاعد را گویند (رک. تقاعد)

باطل

هرعمل حقوقی که مخالف مقررات قانونی بوده و قانون آنرا فاقد هرگونه اثر حقوقی شناخته باشد مانند بیع صغیر صفت این عمل حقوقی را بطلان گویند بطلان در مقابل صحت استعمال می شود. صحت شامل عدم نفوذ هم می باشد مثلا عقد مکره و عقد فضولی صحیح ولی غیرنافذ است.

باغ

درلغت محل کشت درختان میوه و یا غیر میوه و نباتات مصرفی انسان یا حیوان (مانند باغ سبزیجات و باغ یونجه) را گویند وآنچه که خودرو باشد نمیتواند مصداق باغ باشد. در اصطلاح قانون در مناطق جنگلی باغ دارای مشخصات ذیل است: الف - دارای حدود مشخص اختیاری باشد (نه طبیعی). ب - حجم درختان جنگلی خودروی آن ازپنجاه مترمکعب درهکتار تجاوز نکند. ج - دست کم درهرهکتار آن صد عدد درخت بارده یا جمعأ دویست عدد درخت بارده و جوان دست کاشت میوه ای وجود داشته باشد. د- دست کم نه دهم سطح آن از کنده و ریشه درختان جنگلی پاک شده باشد (ماده یک آئین نامه اجرائی قانون ملی شدن جنگلها مصوب 6-6-42)

باغات غارسی

باغاتی که از طریق مغارسه فراهم شده باشد (ماده 27 آئین نامه مصوب 3- 5 - 43 قانون اصلاحات ارضی) این اصطلاح در فارس بیشتر استعمال میشود و در اغلب ولایات بکار نمی رود. رک. مغارسه.

بالغ

(فقه) زن یا مردی که بسن بلوغ رسیده باشد (ماده 34 - 35 - 36 قانون مجازات عمومی) رک. بلوغ