مالیاتی است که بر درآمد خالص سالانه هر فرد تعلق می گیرد .

مالیاتی که به بعضی اشیا و اموال در موقع تولید یا حمل و نقل و یا زمان مصرف تعلق می گیرد بدون در نظر داشتن وضع مالی صاحبان آنها . از این قبیل است مالیات بر مال التجاره و مالیات بر اسناد حاکی از نقل و انتقال اموال . مالیات وضعی را هم در همین معنی به کار برده اند .

مالیاتی که از اموال مصرفی به مناسبت عملی از قبیل تولید و توزیع و صدور و ورود گرفته می شود و مؤدی مالیات در نتیجه آن را از مصرف کننده واقعی یا کسی که قرار مالیات بر او است می گیرد . در حقیقت تکلیف پرداخت آن به طور غیر مستقیم متوجه مصرف کننده است .

مالیاتی که تکلیف پرداخت آن متوجه کسی است که قرار مالیات هم بر او است و مؤدی راهی برای تحمیل آن به غیر ندارد .

هرگاه از مأخذ مالیات دو یا چند برابر مالیات اخذ شود مالیات را مضاعف نامند و بهتر است مالیات مکرر نامیده شود .

مالیاتی که نرخ نسبی آن به طرف نزول است بر خلاف مالیات تصاعدی .

مالیاتی است که تغییر مقدار مأخذ مالیات در تعرفه و نرخ مالیات تأثیری نکند بعکس مالیات تصاعدی که تغییر مقدار مأخذ مالیات موجب تغییر تعرفه و نرخ مالیات خواهد بود .

مالیات مستقیم ارضی که به جای گرفتن جنس محصول (مالیات جنسی ) وجه نقد گرفته شود .

مالیاتی است که بر بهره شخصی از کار معین یا چیز خاص بسته شود . بدون در نظر داشتن توانایی مالی او مانند مالیات از مزد و حقوق و استفاده های کشاورز از کار خود و مانند اینها از این قبیل است . مالیات بر زمین و خانه و برگهای بهادار و وسیله نقلیه .

رک . مالیات غیر شخصی .

الف - اداره و وزارتخانه عهده دار گردآوری درآمد و بازرسی اجراء بودجه کشور ب - علم مالیه را به طور اختصار مالیه گویند و آن عملی است که از اصول و قواعد و وسائل تهیه درآمد برای تأمین هزینه سازمان های عمومی و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کشور بحث می کند .

مجموعه اسباب و وسائل و طرق فنی و حقوقی مربوط به امور و فعالیت مالی اشخاص حقوقی ، حقوق عمومی .

در لغت به معنی خسته و از حرکت ایستاده و بقیه را گویند در اصطلاح حسابداری و بانکی تفاوت جمع پرداختی و دریافت یک حساب را گویند .

هرگاه دریافتی یک حساب بیش از پرداختی باشد تفاوت دریافت و پرداخت را مانده بدهکار نامند .

هرگاه پرداختی یک حساب بیش از دریافتی آن باشد تفاوت دریافت و پرداخت را مانده بستانکار نامند .

سندی که ممضی به امضاء ناخدا بوده و باید به ماموران گمرک نشان داده شود و جنس و مارک و شماره کالاهایی را که به بندر وارد می شود متضمن است .

بودجه از نظر مالی فهرستی از هزینه ها و درآمدهای دولت است با این فرض در بودجه میزان درآمدها و هزینه های دولت در یک دوره محدود (معمولا یکسال ) پیش بینی شده و به تصویب می رسد .

انتقال مازاد در حساب های تجاری مربوط به موافقت نامه های تهاتری دو جانبه است که از طرف بستانکار این حساب ها به شخص ثالث در ازای دریافت ارز معتبر صورت می گیرد .

به معنی بیع است .

در چهارچوب قانون بودجه به منظور اعطای تا حدودی استقلال مالی به واحدها و سازمان های تابع دولت که دارای شخصیت حقوقی یا اساسنامه ادارات دولتی نیستند ، از اصل وحدت بودجه ای یعنی اختصاص درآمدها به هزینه به نفع این سازمان ها و واحدها عدول می شود درآمدها و هزینه های این واحدها و سازمان ها از مجموع بودجه دولت مجزا شده و در یک بودجه جداگانه به نام متمم بودجه منظور می شود .