contact
shape

ترمینولوژی

shape

حرف و

ودیع

( حقوق مدنی) بمعنی ودیعه گیر استعمال شده است.

ودیعه

(مدنی- فقه )عقدی است که بموجب آن یکنفرمال خودرا بدیگری می سپارد برای اینکه آنرا مجانا نگهدارد ودیعه گذار را مودع و ودیعه گیر را مستودع یا امین میگویند (ماده 607 ق- م ).

ودیعه اسناد

امانت نهادن اسناد در دفاتر اسناد رسمی بترتیب مقرر در ماده 75 ببعد قانون ثبت.

ودیعه قضائی

ودیعه گذاشتن بامر دادگاه

ودیعه گذار

( مدنی )کسیکه مال خود را نزد دیگری برسم ودیعه می گذارد. در همین معنی مودع استعمال میشود.

ودیعه گیر

( مدنی) کسیکه مال غیررا بودیعه می گیرد. در همین معنی مستودع و امین استعمال میشود( ما ده 607 ق- م).

وراث

جمع وارث است (رک. وارث).

ورثه

تجمع وارث است( رک. وارث ).

ورشکستگی

(تجارت )حا لت تاجری است که: اولا- از پرداخت دیون خود متوقف شود یعنی نتواند تعهدات تجاری خود را عملی کند که قدر متیقن آن، پرداخت دین حال معین است. توقف ازپرداخت دین که آ نرا Cessation de paiements نامیده اند مستلزم حالت اعسارinsolvabilite (که دارائی مثبت کمتراز منفی باشد ) نیست زیرا ممکن است تاجر املاک و اموالی داشته باشد که وافی باداء دیون او باشد ذلی در وضعی باشد که نتواند فعلا دیون خود را بدهد مثلا املاکی از او در رهن غیر باشد که بمراتب بیش ازطلب مرتهن می ارزد با این املاک نمیتوان اداء دیون سایر بستانکاران را کرد یا فرضا قسمتی از اموالش بموجب قرار تامین دادگاه توقیف شده یا برای تامین مال خوا نده یا صادر کننده اجرائیه ثبتی مبلغی از اموال خود را بصندوق دادگستری سپرده است. روی همین اصل وبا توجه بشرط بعدی، توقف از اداء دیون مغایر با ورشکستگی است. ب- توقف مزبور توسط دادگاه صالح اعلان شده باشد. ما ده 412 قا نون تجارت هم تلویحا مراتب بالا را قبول کرده است. (رک. توقف)

ورشکستگی به تقصیر

(تجارت )ا لف - معنی عام شامل ورشکستگی ناشی ازسوء نیت و بی مبالاتی است و شا مل ورشکستگی جنحه ای و جنائی می شو د. ب- بمعنی خاص عبارت است از ورشکستگی غیر عمدی که ناشی ازبی مبالاتی در امور تجاری است ما نند زیاده روی درمخارج یا ضمانت کردن بدون گرفتن وثیقه در مقا بل آن بطوری که از شان تجارت او عرفأ خارج باشد (ماده 541 قا نون تجارت)در اینصورت ورشکستگی یک جرم جنحه ای است.

ورشگستکی به تقلب

(تجارت) ورشکستگی ناشی ازسوء نیت. و آن جنبه جنائی دارد. ماده 549 قانون، تجارت.

ورشکسته

کسیکه دارای صفت ورشکستگی است یعنی دیون او ا زمطالباتش افزون است واعتباری هم ندارد که از آن محل دیون خود را بپردازد (رک. ورشکستگی).

ورق

ازپولهای قدیم است بمعنی دراهم سکه زده شده. وراق بصیغه مبالغه صاحب دراهم زیاد را گویند.

ورقه

در لغت بمعنی برگه است (شاید معرب برگه باشد ). در اصطلاحات ذیل بکار می رو د:

ورقه اجرائیه

رک. اجرائیه

ورقه احراز تصرف

( ثبت املاک )در قانون اشاره ای به چنین ورقه ای نشده ولی چون رسم شده که بعضی از متقاضیان ثبت املاک صرفأ مدرک خود را استشهادیه میدانند و این کافی نیست ناگزیر در بعضی ازادارات ثبت( مخصوصأ درتهران )باستناد عمومات قا نونی راجع به تشخیص متصرف مالک( و یا مالک) بعد ازتقاضای ثبت، ضمن اخطار قبلی محل مورد تقاضا را معاینه کرده وضمن تحقیقات محلی تصرف بلا منازع متقاضی لا احراز و درورقه ای صورت جلسه می کنند که این را برگ احراز تصرف می نامند وما د ام که خلاف آن در ا دارات ثبت احراز نشود بآن ترتیب اثر داده میشود ولی این رسم مستحسن که در تهران دیده شده در تمام ولایات شایع نشده است.

ورقه اختراع

( ثبت) اکتشاف واختراع تازه در صنعت یا کشاورزی بکاشف یا مخترع آن حق انحصاری استفاده از آن را میدهد بشرط اینکه اکتشاف یا اختراع در اداره ثبت اسناد تهران به ثبت برسد نوشته ای که در این مورد اداره مذکور به کاشف یا مخترع میدهد ورقه اختراع نامیده میشود (ماده 26 قانون ثبت علائم و اختراعات مصوب 1-4-1310 ).

ورقه استشهاد

یا استشهادیه ورقه ای است رسمی یا عادی که شهود شهادت خود را درآن بخط خود یا دیگری ضبط کرده باشند وکلمه گواهی نامه هم برآن اطلاق می شود. وهم چنین شهادتنامه هم بآن گفته شده است( ماده 1285 ق- م).

ورقه استنطاقیه

( جزا ) یا برگ بازجوئی : ورقه ای است رسمی که در روق آن سؤال های مستنطق وجواب های متهم یاشهود تحقیق ومطلعان ثبت میشود (ما ده 147 آ ئین د ادرسی کیفری ).

ورقه جلب

( دادرسی) حکمی است کتبی که دادرس بموجب آن بقوای عمومی دستور میدهد که متهم یا شاهد یا مطلع را نزد دادرس (اعم از قاضی ایستاده یا نشسته )حاضر کنند. حا فظ گوید:وکیل قاضیم اندر گذرکمین کرده است بکف( قبالة دعوی) چو مار شیوائی که گر برون نهم از آستان خواجه قدم بگیردم سوی زندان برد برسوائی