(جزا) جرمی که بمنظور تأمین منافع عمومی صورت گیرد و اثرآن واژگونی تشکیلات اجتماعی باشد.

(جزا) جرمی که برضد افراد وعلیه مصلحت آنان صورت گرفته باشد (مانند قتل) موضوع بحث جزای اختصاصی این جرائمند. (رک. جرم عمومی)

(جزا) جرمی است مرکب از چند عمل (برخلاف جرم مستمرکه مرکب ازچند عمل نیست) که هریک به تنهائی قابل تعقیب نباشد (بند یک ماده 211 قانون مجازات عمومی) جرم انضباطی مرادف تخلف انضباطی است (رک. تخلف انضباطی)

(جزا) جرمی که در زمان کوتاهی میتواند واقع شود مانند اداء شهادت کذب. درمقابل جرم مستمر استعمال میشود.

(جزا) عملی است که قانون برای آن مجازات معین کرده باشد. دریک معنی محدودتر به جنحه گفته میشود. درمقابل جرم مدنی استعمال شده است.

(جزا) چند عمل متوالی که هریک و مجموع همه جرم باشد مانند اینکه دزدی بخانه ای رود و بدفعات اثاث خانه را بدزدد.

(جزا) جرم ناشی ازبی مبالاتی و بی احتیاطی را گویند. (رک. جرم شبه عمد)

(جزا) جرمی است که بعد از وقوع، باقی میماند مانند ساختن سکه قلب (ماده 93 قانون مجازات عمومی) یا جعل سند.

(جزا) جرمی است که ازعمل واحد (نه مرکب) تشکیل میشود در مقابل جرم اعتیادی بکار میرود (رک. جرم اعتیادی)

(جزا) الف - جرم ناشی ازفکرسیاسی و یا ازیک مؤسسه و دستگاه سیاسی را گویند. ب- بمعنی اخص جرمی است که مخالف نظم سیاسی خارجی یا داخلی کشور باشد مانند توطئه برای تغییر شکل حکومت.Delit politique pur

(جزا) در این جرم مجرم: اولا- قصد ارتکاب جرمی را داشته و اقدام می کند. ثانیا - نتیجه قابل مجازات دیگری از عمل او حاصل میشود اعم از اینکه جرم مورد نظر او هم علاوه بر این محقق شده باشد یا نه مثل اینکه قصد ضرب کسی را داشته ولی مضروب می میرد. درمورد جرم غیر عمد اساسا مرتکب قصد ارتکاب جرمی را ندشته ولی بعلت بی مبالاتی یا بی احتیاطی یا عدم رعایت قوانین و نظامات نتیجه قابل مجازاتی از کار او بوجود می آید حسب القاعده جرائم غیرعمد مجازات ندارند و خلاف این اصل جنبه استثناء دارد. جرم غیرعمد را جرم خطائی هم نامیده اند.

(جزا) جرمی که همه کشورها آنرا جرم شناخته باشند مانند قتل.

(جزا) هرجرمی که عنوان جرم سیاسی را نداشته باشد.

(جزا) جرمی است با مشخصات ذیل: الف - مجرم همه کارهای خود را برای گرفتن نتیجه انجام داده باشد پس با شروع جرم فرق دارد (رک. شروع جرم) ب- تحقق جرم محال نبوده است (رک. جرم محال) ولی معذلک مجرم توفیق بهدف خود نیافته است. مثل اینکه کسی را بدر یا اندازند و او شنا نداند و ثالثی او را نجات دهد.

(جزا) جرمی که مجرم قصد نتیجه عمل خود را کرده و وارد عمل شود.

(جزا) جرمی که علیه مصالح جامعه صورت گیرد (مانند جاسوسی) موضوع جزای عمومی این جرائمند.

(جزا) هرگاه ازبی مبالاتی یا بی احتیاطی یا عدم مهارت یا عدم رعایت قوانین و مقررات نتیجه قابل مجازات غیر مقصود حاصل شود عمل منتهی بآن نتیجه را جرم غیرعمد نامند.

(جزا) عمل ارادی (که آمیخته به عمد و خطا نباشد) که قانون جزا برای آن مجازات مقرر کند (مانند جرائم خلافی) در مقابل جرم عمد وجرم خطائی بکار میرود.

(جزا) جرم دائم را گویند (رک. جرم دائم)

رک. جرم مستمر