contact
shape

ترمینولوژی

shape

حرف ج

جواز

(مدنی- فقه) الف - صفت مشترک عقود و ایقاعاتی که بصرف قصد یکطرف قابل فسخ است مانند ودیعه و وصیت تملیکی قبل از فوت موصی که از طرف موصی و موصی له جائز است. این اصطلاح در مقابل لزوم و ((قابل رجوع)) استعمال میشود. (رک. رجوع) ب- مرادف پروانه است (رک. پروانه) ماده 11قانون انحصار تجارت خارجی 1311- 1320

جواز حقی

(فقه – مدنی) هرعقد جائزی که طرفین بتوانند جواز آنرا تبدیل به لزوم کنند آن جواز ((جواز حقی)) است مانند جواز عقد وکالت که میتوان آنرا از بین برد باین صورت که وکالت وکیل یا عدم عزل در ضمن عقد لازم شرط شده باشد (ماده 679 ق- م) درمقابل جواز حکمی استعمال میشود.

جواز حکمی

(فقه – مدنی) هرگاه طرفین عقد جائزی نتوانند جواز آنرا تبدیل به لزوم کنند آن جواز را جواز حکمی گویند یعنی جواز عقد مزبور از موارد قوانین آمره است و شرط لزوم، مخالف مقتضای ذات عقد خواهد بود مانند شرط لزوم در عقد هبه این شرط باطل است زیرا جواز هبه جواز حکمی است.

جوراقیه

بضم جیم منسوب به جورقان همدان است. از نقود قدیمی ایران است.

جهاد

(بکسر اول) (فقه) قتال برای حمایت ازدین درست.

جهاد ابتدائی

(فقه) جهادی که بمنظور دفاع نباشد و از نوع جنگهای خارجی باشد (رک. جهاد دعوت - جهاد بابغات)

جهاد بابغات

(فقه) بغات بضم میم کسانی را گویند که علیه حکومت شرعی قیام کرده باشند و جهاد بابغات جنگ داخلی علیه مسلمانانی است که علیه خلیفه حق قیام کنند.

جهاد دعوت

(فقه) نوعی از جنگ تعرضی بمنظور نشر و توسعه دیانت اسلام. مقصود از تعرض مفهوم مقابل دفاع است و درمقابل جنگ تدافعی (جهاد دفاع) استعمال میشود که بمنظور دفاع از قلمرو اسلامی و منع اشغال نظامی آن و حفظ جان سکنه کشور صورت می گرفت.

جهاد دفاع

رک. جهاد دعوت

جهت Motif

(مدنی)هدف شخصی هرکس در عمل حقوقی که واقع می سازد و این هدف بحسب اشخاص مختلف و بحسب اوضاع مختلف نسبت بیک شخص نیز فرق می کند چنانکه شخصی زمینی را می فروشد بمنظور حاجت بپول آن و دیگری بمنظور خرید خانه ای با پول آن وسومی بمنظور خریدن زمین بهتری. همین وضع در ارتکاب یک نوع جرم نسبت به مجرمین آن جرم وجود دارد. درحقوق مدنی بوسیله این هدف میتوان مشروع بودن یا نامشروع بودن یک عمل حقوقی را معین کرد (ماده 217 ق - م) (فقه) غرض وداعی در فقه در این معنی بکار رفته است و اصطلاح جهت درحقوق جدید ما بکار می رود. (رک. غرض- داعی)

جهت معامله

(مدنی) هدف شخصی هریک ازمتعاملین درمعامله معین. این هدف ممکن است مشروع یا نامشروع باشد (ماده 217 ق- م) هرگاه جهت نامشروع معامله در خود معامله مصرح نباشد ولی از قرائن و اوضاع و احوال معلوم گردد بملاک ماده 217 ق- م آن معامله باطل است. (رک. علت)

جهل بقانون

(مدنی- فقه) یعنی بی اطلاعی ازقانونی که منتشر شده و ضمانت اجراء دارد (ماده 1- 3 قانون مدنی) جهل بقانون عذر محسوب نمیشود مگر درموارد خاص (ماده 1131 قانون مدنی) و هم چنین است مورد جهل بحق شفعه (جهل حکمی یعنی جهل بقانون) در فقه جهل بقانون را در حدود معقول پذیرفته اند مثلا اگر کسی تازه مسلمان شود و دعوی جهل بقانون کند (نظیر کسیکه چند روز تابعیت ایران را بپذیرد و مدعی جهل بقانون شود) ویا در بادیه های دور دست زندگی کند (جلد اول مسالک - صفحه نهم)

جهیز

(مدنی) مالی است که زن علی الرسم در موقع ازدواج با خود بمنزل شوهر می برد و علاوه براستفاده خود بشوهر نیز اباحه انتفاع آنرا می نماید. این مال در مالکیت زن خواهد ماند و شوهر مالک آن نمیشود.

جهیزیه

اصطلاح دیگر جهیز است (رک. جهیز) ماده 17 قانون اصلاح قانون مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض مصوب 23- 12- 35 (مجموعه 36- صفحه 121)

جیرو

ظهر نویسی است (رک. ظهر نویسی)

جاعل

در جعاله ملتزم را جاعل و طرف را عامل و اجرت را جعل می‌گویند. (ماده 562 قانون مدنی)

جانباز

عنوان ایثارگرانی است که در جریان تکوین و شکوفایی انقلاب اسلامی و حفظ و حراست از دستاوردهای ارزشمند آن از تعرض و تجاوز عوامل داخلی و خارجی یا هر گونه حوادث مستقیم ناشی از آن‌ها و طول جنگ تحمیلی به اختلالات و نقصان‌های عارضی جسمی و روانی دچار شده یا بشوند و در نتیجه در روند زندگی فردی و اجتماعی با محدودیت‌هایی مواجه می‌باشند. (بند ب ماده 2 از قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان انقلاب اسلامی مصوب 31/3/1374)

جانباز

پرسنلی که یک یا چند عضو خود را یا بخشی از آن را برای همیشه از دست دهند یا بیش از یک سال به منظور درمان بستری گردند، یا به علت فقدان سلامتی، تمام یا بخشـی از تـوان خـود را از دست بدهنـد و تا یک سال کارایی خود را به دست نیاورند، چنان‌چه به سبب یکی از موارد مذکور در ماده 120 این قانون چنین وضعیتی برای آنان به وجود آمده باشد جانباز و در سایر موارد معلول نامیده شده. (از ماده 121 قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب 21/7/1370)

جانباز

عنوان ایثارگرانی است که در جریان تکوین و شکوفایی انقلاب اسلامی، طول جنگ تحمیلی و حفظ و حراست از دستاوردهای ارزشمند آن از تعرض و تجاوز عوامل داخلی و خارجی یا هر گونه حوادث مستقیم ناشی از آن به اختلالات و نقصان‌های عارضی جسمی و روانی دچار شده و در نتیجه در روند زندگی فردی و اجتماعی با محدودیت‌هایی مواجه می‌باشند و به منظور حمایت از استمرار حرکت حماسی فرهنگی و عقیدتی آنان و جبران محدودیت‌های ناشی از نقصان‌ها و اختلالات عارضی تحت پوشش بنیاد قرار گرفته و یا می‌گیرند. (ماده 2 قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان انقلاب اسلامی مصوب 18/2/1369)

جانباز

پرسنلی که یک یا چند عضو خود یا بخشی از آن را برای همیشه از دست دهند، یا بیش از یک سال به منظور درمان بستری گردند یا به علت فقدان سلامتی، تمام یا بخشی از توان کاری خود را از دست بدهند و تا یک سال کارایی خود را به دست نیاورند، چنان‌چه در یکی از موارد مذکور در ماده فوق این وضعیت برای آنان به وجود آمده باشد جانباز و در سایر موارد معلول شناخته می‌شوند. (ماده 108 قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب 7/7/1366)