contact
shape

ترمینولوژی

shape

حرف ح

حق مالکیت

(مدنی- فقه) اختیار قانونی شخص معین بر اشیاء یا اموال یا اشخاص دیگر. (رک. ملک)

حق مالی

(مدنی – فقه) حقی است که متعلق آن مال است خواه آن مال عین باشد خواه دین خواه منفعت خواه انتفاع و خواه حق (مانند حق تحجیر) این اصطلاح در مقابل حق غیرمالی بکار می رود مانند حق هریک از زوجین بر دیگری در حقوق زوجیت (شق پنجم ماده 143 آئین دادرسی مدنی) وهم چنین است حق انتخاب نمایندگان مجلسین.

حق متزلزل

(مدنی - فقه) حق از هر سبب که ناشی شود ممکن است در همان زمان که بوجود آمده است جهت تزلزلی برای آن وجود داشته باشد دراینصورت آنرا حق متزلزل گویند و جهت تزلزل را گاهی قانون رأسآ بوجود می آورد (مانند تزلزل ناشی از خیار مجلس) وگاهی هم خود شخص بوجود می آورد مانند تزلزل ناشی از شرط خیار وتعلیق عقد. هرگاه جهت تزلزلی در زمان حدوث حق نباشد آنرا حق ثابت یا حق سمتقر نامند، مانند حق ناشی ازعقد ضمان و عقد نکاح.

حق مستقر

(مدنی – فقه) حقی که درآن، جهت تزلزلی نباشد. (رک. حق متزلزل)

حق مستقل

(فقه) حقی است که همه باید آنرا رعایت کنند مانند حق مالکیت مالک نسبت بعین مال وی. (رک. حق نسبی)

حق مسلمین

(فقه) مرادف حق الناس است. (رک. حق الناس)

حق مصادره

(بین الملل عمومی) الزام فرمانده قشون اشغالگر علیه سکنه منطقه اشغالی دائر بتسلیم اشیائی که مورد نیاز قشون او است وگرفتن کار ازاشخاص (بیگاری) اگر گرفتن وجه نقد را برآنان تحمیل کند این وجه را مالیات جنگی گویند.

حق مصادره بحری

(بین الملل عمومی) حقی که متخاصمین بموجب آن میتوانند کشتی های دول بیطرف را که زمان جنگ در بنادر آنها لنگر انداخته اند برای حمل لشکر و سوخت و مهمات و امور نظامی مصادره کنند.

حق مطلق

(فقه) حقی است که همه باید آنرا رعایت کنند مانند حق مالکیت مالک نسبت بعین مال. رهمین معنی اصطلاح ((حق مستقل))هم بکار رفته است (رک. حق نسبی)

حق معلق

(مدنی) حقی است که در حین انشاء وجود ناقصی دارد وبعد از حصول چیزی که حق مزبور برآن معلق شده است وجودش کامل میشود مانند حق موصی له بر موصی به که در حین وصیت وجود پیدا کرده است (بهمین دلیل موصی له درهمان وقت حق دارد قبول وصیت را ابراز نماید) ولی وجودش ناقص است و همین که موصی فوت کند حق مزبورکامل میشود این اصطلاح در مقابل ((حق منجز)) استعمال میشود. (رک. حق منجز) حق معلق ممکن است ناشی ازعقد معلق یا از ایقاع معلق باشد.

حق معنوی

(مدنی) یا droit intellectuel حقی است غیر از حق عینی (رک.حق عینی) وحق ذمی (رک. حق ذمی) از این رو که نه بعین ونه بذمه تعلق می گیرد بلکه مزیتی است قانونی و غیرمادی مانند حق مخترع بر اختراع خود و حقی که دارنده تصدیق رسمی دارد (از قبیل تصدیق دیپلم ولیسانس و دکتری و غیره) از این قبیل است حق مؤلف و حق کار فکری (رک. حق کار فکری) و حق صاحب اسم تجاری و حق سرقفلی و غیره. ازآثار پیشرفت تمدن وظرافت قانونگذاری و اجراء عدل و انصاف شناسائی حق معنوی است والا درگذشته غالبأ (و امروزه کمتر) مؤلفان مطالب گذشتگان و دیگران را بدون ذکر ماخذ طوری نقل میکردند که جز معدودی ازصاحبنظران باقی گمان میکردند که ناقل مطلب نیست بلکه مبتکر مطلب است چنانکه اگر در علم اصول کسی توانائی سنجش فرائد - الاصول شیخ انصاری و مناهج الاصول استادش نراقی دوم را داشته باشد به نتائج شگفت آوری خواهد رسید. کتبی که درآنها مأخذ ذکر نمیشود غالبا درآنها رعایت حقوق معنوی دیگران را نمی کنند.

حق مقام

(حقوق اداری) نوعی ازمزایا که بکارمند متصدی کار پایه بالاتر از پایه خود بر طبق مقررات داده میشود (آئین نامه مزایا - ماده 53)

حق منجز

(مدنی - فقه) حقی است که درهمان حین انشاء حق، وجودش کامل باشد مانند حق بدهکار برذمه خود در موقع ابراء ذمه وی ازطرف بستانکار.

حق موضوعی

در اصطلاحات فعلی حقوق ایران حقی را گویند که بحسب اعتبار قانونگذار و صرفنظر از موارد خاص خارجی مقرر شده است مانند حق مالکیت، حق رأی دادن. در همین معنی کلمه ((حق کلی)) را هم بکار برده اند. (رک. حق نوعی)

حق موقت

(مدنی- فقه) حقی است که محدود به زمان معینی است مانند حق انتفاع خانه معین بمدت دهسال.

حق الناس

(فقه) حقوقی که برای افراد یا اجتماعات شناخته شده است در مقابل حق الله استعمال میشود.

حق نسبی

(فقه) حقی است که فقط شخص یا اشخاص معینی که حق مزبور علیه آنها است مکلف برعایت آن هستند مانند حق بستانکار نسبت بطلب وی. درهمین معنی آنرا ((حق اعتباری)) هم گفته اند.

حق النسبی

بمعنی حق نسبی ازحق اجراء است (رک. حق نسبی از حق الاجراء)

حق نسبی از حق الأجراء

حقوقی است که متصدیان اجراء دادگاه یا ثبت به نسبت تعرفه مقرر قانونی بجهت وصول موضوع اجرائیه قانونا بآنها تعلق می گیرد (ماده 74 قانون تسریع مصوب 3- 4 - 1309 وماده 15 قانون متمم بودجه 1317 وآئین نامه شماره 20733 مورخ 18- 5 - 1317) حق الاجراء در دادگاه عشر و در اجراء ثبت نیم عشر است. درهمین معنی عبارت حق النسبی هم استعمال میشود.

حق النظاره

(مدنی) حقوقی که واقف برای زحمت ناظر وقف مقرر میدارد (ماده نهم قانون اوقاف 3 -10- 1313)