contact
shape

ترمینولوژی

shape

حرف خ

خادم

(آئین دادرسی مدنی) نوکر- کلفت- باغبان- منشی - مباشر و متصدی امور و مانند اینها. دهقان ملک کسی مشمول عنوان بالا نیست. عنوان خدمه دولت در ماده 156 قانون جزا بکار رفته است ولی منظور ازآن با کلمه خادم بمعنی اخص که در بالا گفته شد فرق می کند زیرا خادم وخدمه که جمع آن است تا وقتی که اضافه به کلمه دولت نشود درتفاهم عرف، اشعاری به خدمه دولت ندارد یعنی شامل آنان نمیشود.

خواستگاری

(مدنی- فقه) پیشنهاد وتقاضای زناشوئی ازطرف مرد بزن که بتواند با او ازدواج کند (ماده 1034 قانون مدنی)

خواسته

(دادرسی مدنی) چیزی که در مرافعه یا امور حسبی اشخاص از دادگاه بخواهند. این کلمه بجای ((مدعی به)) استعمال میشود.

خواسته غیر مالی

(آئین دادرسی مدنی) خواسته ای است که نه مال باشد و نه بالاصالة توقع وصول بمال از خواستن آن در بین باشد پس دعوی نسب ،غیر مالی است. دعوی زوجیت محل بحث واختلاف تواند بود.

خواسته مالی

(آئین دادرسی مدنی) هرگاه خواسته در عرف مال باشد و یا اگر نباشد چیزی باشد که مقصود با لذات از نظر خواهان توقع وصول مال از خواستن آن در بین باشد آن خواسته را خواسته مالی گویند. پس دعوی توقف مالی است.

خواسته منجز

دادرس مدنی) خواسته ای که مردد بین امرین ویا تحقق آن موکول به تحقق شرطی در آینده نباشد بنابراین تعریف برای اینکه خواسته منجز باشد باید: اولا- معلوم باشد نه مردد بین دو یا چند امر. ثانیا - علاوه بر معلوم بودن، در زمان تقدیم دادخواست وجود فعلی داشته باشد یعنی مدعی خود را در آن زمان بالفعل مستحق خواسته بداند.

خاص

(فقه) لفظی که دلالت بر قسمتی از افراد عام کند چنانکه در ماده 143 دادرسی مدنی دو عبارت ذیل دیده میشود: الف - دعاوی مربوط بحقوق زوجیت ب- نفقه زوجیت عبارت اولی عام است و شامل جمیع حقوق ناشی از رابطه زناشوئی میشود ولی عبارت دومی خاص است و فقط شامل دعوی نفقه زوجه است و نفقه زوجه قسمتی از مفهوم عام ((حقوق زوجیت)) است. مفهوم خاص با مخصص فرق دارد چنانکه خاص مذکور درمثال بالا مخصص نمی باشد.

خالصه

مال غیرمنقول که دولت آنرا مانند یک مالک خصوصی مالک است (در مقابل ملکی که جزء مشترکات عمومی است مانند زمین خیابان و پارک شهر و میدانهای عمومی، و نیز درمقابل اراضی ملک اختصاصی اشخاص استعمال میشود) رجوع شود به تبصره دوم ماده اول قانون راجع به واگذاری زمین به تحصیلکرده های کشاورزی مصوب 22-10- 38 خالصه ممکن است بصورت زمین، باغ ، قلاع - مراتع و جنگلها و معادن و شیلات و غیره باشد. سابقا از املاک پادشاه بود و آنرا املاک شاهی می گفتند بعد از مشروطیت جزء املاک دولت شد. املاک خالصه علی الاصول تابع قوانین مدنی بوده و مقررات حقوق خصوصی بر آنها حاکم است مگر اینکه خصوص مورد یا مواردی (کما یا کیفا) استثناء شده باشد بعکس اموال عمومی که علی الاصول از سیطره مقررات حقوق خصوصی خارج می باشند لذا تقاصای ثبت زمین خالصه جائز است اما تقاضای ثبت معابر عمومی از طرف هیچ شخص حقوقی و حقیقی جائز نیست.

خالصه دریائی

رودهای قابل کشتیرانی و کرجی رانی - جزیره نماها - بندرها- موج شکن ها - دماغه ها - کانالها - پیش بندرها – مردابها - برآمدگی های میان مردابها و شطها - خشکی هائی که براثر فرونشستن آب در منطقه بندر پیدا وبه کناره ملحق میشود خالصه دریائی است (جزء 22 ماده اول آئین نامه بنادر) بنا بتعریف خالصه و اموال عمومی که قبلا گفته شد در این تعریف که برای خالصه دریائی شده بین مفهوم اموال عمومی و خالصه خلط شده است.

خاندان سلطنت

پدر- مادر- اولاد - برادر و خواهر پادشاه (تبصره ماده16 قانون مطبوعات مصوب 1334)

خوانده

بمعنی مدعی علیه است (رک. مدعی) خانواده یک واحد حقوقی است که لااقل از یک زن و یک مرد که بین آنها رابطه زوجیت وجود پیدا کرده ناشی میشود ولی وجود زن ومرد اگر چه که در ابتداء شرط حدوث آن است ولی شرط بقاء آن نیست مانند خانواده ای که از یک مادر و یک فرزند تشکیل میشود و پدر خانواده مرده باشد بهرصورت لااقل دو نفرشرط تحقق آن است. عناصر اصلی خانواده عبارت است از: الف - رابطه قرابت اعم ازسببی یا نسبی. ب- رابطه تعهد فعلی نفقه بنابراین اگر جد نفقه نوه خود را بدهد نوه نسبت باو جزء خانواده محسوب است. ج- دادن نفقه باید قانونا بر او واجب باشد و اگر اخلاقآ نفقه بدهد این امر کافی برای صدق خانواده نیست.

خانوار

در قانون اصلاحات ارضی 19- 10- 40 عبارت است از زن و فرزندانی که تحت تکفل یا ولایت رئیس خانوار هستند و از نظر مقررات قانون مذکور درحکم یک شخص محسوبند.

(رئیس) خانوار

کسیکه متکفل معاش خانوار است (ماده یک قانون اصلاحات ارضی 19- 10- 1340)

خواهان

بمعنی مدعی است (رک. مدعی)

خبر

(فقه) - الف - آنچه از عبارات که حکایت از گذشته یا حال یا آینده کند. هرعبارتی که این خاصیت در او نباشد انشاء نامیده میشود. عبارات متعاقدین از زمره عبارات انشائی می باشند (ماده 191 قانون مدنی) ب- مرادف حدیث است. بعضی گویند حدیث از رسول(ص) است وخبر ازغیر رسول. برخی گفته اند هر حدیثی خبر است ولی هرخبری حدیث نیست (مانند اخبار مورخان)

خبرحسن

رک. حسن

خبر شاذ

(فقه) خبری است که راوی آن ثقه بوده ولی روایت او برخلاف روایت جمهور (اکثر) باشد. اگر در طرف جمهور راویان احفظ یا اضبط یا اعدل از راوی حدیث شاذ باشند چنین شاذی را شاذ مردود گویند واگر بعکس باشند آنرا شاذ مقبول نامند. واگر از جهت صفات فوق روات حدیث شاذ وجمهور (مشهور) مساوی باشند روایت شاذ مذکور قابل استناد است. اگر راوی روایت شاذ ثقه هم نباشد روایت او را منکر مردود نامیده اند (درایه شهید - صفحه 45- 46) شاذ را نادر هم مینامند (وصول الاخبار الی اصول- الاخبار- صفحه 95- 96) رک. غریب

خبرصحیح

رک. صحیح

خبرضعیف

(فقه) خبری است که در سلسله سند آن شض یا اشخاص محجهول (ناشناخته) یا اشخاصی که مورد طعن و ایراد هستند قرار گرفته باشند.

خبر عزیز

(درایه) خبر واحدی است که طریق آن کمتر ازدو نباشد.